نام کتاب : اصالت روح از نظر قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 98
ابن منظور مؤلف لسان العرب كه از فرهنگهاى اصيل زبان عرب است مى گويد: «استبشره» كبشّره.
در تاج العروس كه به صورت شرحى بر قاموس نوشته شده است مى نويسد:«استبشره» كبشّره.
در منتهى الارب كه به شكل ترجمه قاموس است مى نويسد«استبشار» مژده دادن.
در اقرب الموارد مى گويد: «استبشر به أى أبشر و استبشره واستبشر به أى بشّره».
در المعجم الوسيط كه اثر مجمع لغت عربى است مى گويد: «استبشر فلاناً بشره».[1]
شما اگر ديگر فرهنگ هاى لغت عرب را ملاحظه فرماييد نظاير اين نصوص را مى بينيد و همگى به روشنى مى گويند كه لفظ «استبشار» كه خود طبعاً فعل (لازم) است به صورت (متعدى) نيز به كار مى رود و در تعديه آن گاهى از لفظ (با) استفاده مى كنند، گاهى بدون آن و در آيه مورد بحث، با حرف (با) به كار رفته است. و حقيقت بشارت دادن با سه چيز قائم است كه هر سه را مى آوريم:
1. مبشّر، به كسر شين: بشارت دهنده.
2. مبشر، به فتح شين: بشارت داده شده.
3. مبشّر به: پيام بشارت.
[1] براى آگاهى از نصوص و متون كلمات آنان به مدارك زير مراجعه فرماييد: لسان العرب، ج1 ص 261، تاج العروس، ج3، ص 43، منتهى الارب، ج1، ص 83، اقرب الموارد، ج1 ص44، المعجم الوسيط، ج1، ص 57.
نام کتاب : اصالت روح از نظر قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 98