responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 99

برخى از علماى حقوق مى‌گويند: اصل عملى فقط در حدود مدلول خود حجت است، نه نسبت به لوازم عادى و عقلى خود. مثال: پدرى در تاريخ اول اسفند فوت مى‌كند، و پسر او در تاريخ سى‌ام بهمن ناپديد مى‌شود، و در روز سوم اسفند جسد بى‌جان پسر را پيدا مى‌كنند، اين فرزند از پدر ارث نمى‌برد. مگر اينكه استصحاب حيات پسر (كه يك اصل عملى است.) تا روز سوم دو مطلب ذيل را تأييد كند: الف. ادامه حيات پسر تا روز سوم اسفند، البته اين نتيجه مستقيم جريان استصحاب است.

ب. تأخر فوت پسر از فوت پدر (كه نتيجه آن ارث بردن از پدر است.). صفت تأخر از لوازم عقلى جريان استصحاب است. و اصل استصحاب نمى‌تواند اين صفت را اثبات كند. لذا دانشمندان مى‌گويند: اصل عملى نمى‌تواند مثبت لوازم عقلى باشد. يعنى اصل مثبت حجت نيست. لذا اعلام مى‌دارند: پسر در مثال بالا از پدر ارث نمى‌برد. از پاره‌اى از مواد قانونى حقوق فعلى ايران مانند ماده 873 و 1017 معلوم مى‌شود كه اصل مثبت حجت است. اظهار اين نظر كه اصل مثبت حجت نيست، از عصر آقا باقر بهبهانى فقيه معروف پديد آمده است. و البته فقها در آن اختلاف نظر دارند. [1]

بعضى از علماء مى‌گويند: بسيارى از علماى گذشته قائل به حجيت اصل مثبت بوده‌اند و مى‌گفتند: دليل استصحاب اين مورد را هم شامل است. اما محققين معاصر قائل به عدم حجيت اصل مثبت‌اند. زيرا اركان استصحاب (يعنى يقين سابق و شك لا حق) منتفى است. [2] مثلا حسن تا دو سال پيش زنده بوده و 15 سال داشته است، هم‌اكنون شك در زنده بودن او دارم. در اينجا استصحاب زنده بودن جارى مى‌گردد. و داراى اثر شرعى است. اما آيا با اين استصحاب مى‌توان گفت: چون اكنون كه 17 ساله شده پس ريش هم درآورده است و من كه نذر كرده بودم هر موقع حسن ريش درآورد، صد تومان صدقه بدهم. در نتيجه بر من واجب است پرداختن صدقه؟ در اين‌باره مى‌گويند: نمى‌توان با استصحاب، آثار عادى آن (ريش درآوردن.) را بار كرد. چون ريش متيقن سابق و مشكوك فعلى نيست. حاصل اينكه محققين متفق‌القول‌اند كه اگر بگوييم استصحاب اصل است نه اماره، طبعا اصل مثبت حجت نيست، اما اگر استصحاب را «اماره» بدانيم آثار و لوازم عادى و عقلى استصحاب حجت خواهد بود. [3]

آخوند مى‌گويد: اصل مثبت فقط در سه‌ [4] مورد حجت است: 1. موردى كه واسطه خفى باشد.

2. واسطه و مستصحب لازم و ملزوم هم باشند. 3. واسطه و مستصحب متلازمين لامر ثالث باشند.

94. اصل محرز [5]

اصل عبارت است از حكم ظاهرى براى كسى كه جاهل به واقع باشد. بنابراين اگر در جعل چنين‌


[1] . ترمينولوژى حقوق، «اصل مثبت».

[2] . الاصول العامه للفقه المقارن، ص 465.

[3] . دروس فى علم الاصول الحلقة الاولى و الثالثة، ص 417 و 270.

[4] . كفاية الاصول، ج 2، ص 325.

[5] . فوائد الاصول، ج 3، ص 15 و ج 4، ص 10 و 591؛ الاصول العامه للفقه المقارن، ص 449.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست