responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 70

وقتى فهميدى كه رضا به شهر شما آمد، او را به خانه خود دعوت كن. در اينجا حكم «دعوت كردن» بر «آمدن» مترتّب است، نه بر دانستن و فهميدن، و در واقع جمله اين‌گونه است: وقتى رضا به شهر شما آمد، او را به خانه خود دعوت كن. و چون دانستن و فهميدن وسيله كشف از آمدن است، به همين دليل به اين دانستن و علم و قطع، قطع طريقى يا آلى نام داده‌اند. اما اگر گفته شود: هروقت قطع به خمريت مايعى پيدا كردى شرب آن بر تو حرام است. اينجا قطع بالاستقلال ملاحظه شد؛ يعنى قطع موضوعيت دارد؛ يعنى جزء الموضوع است، و نام چنين قطعى، قطع موضوعى است به مبحث «قطع» رجوع شود.

ج. در رابطه با كلمه يقين در استصحاب: توضيح اينكه كلمه يقين در كلام امام (ع) «لا تنقض اليقين بالشك» به صورت آلى لحاظ شده است، نه استقلالى. به اين معنى كه مقصود از حرمت نقض يقين سابق و وجوب باقى بودن بر همان يقين، وجوب بقاء بر متيقن است. (كه همان وضو باشد) منتهى به جهت شدّت ارتباط بين يقين و متيقن از روى كنايه از يقين متيقن اراده شده است. لذا آثار متيقن كه همان طهارت باشد جارى است.

44. استلزامات عقليه يا عقليات غير مستقله‌

دليل عقلى بر دو قسم است: 1. استلزامات عقليه؛ 2. مستقلات عقليه. هرگاه عقل انسان از نص قانون شرع الهام بگيرد و نظرى بدهد، آن نظر را «استلزام عقلى» نامند. مانند نتيجه قياس. زيرا قياس‌كننده هميشه متكى به يك نص قانونى است. استلزامات عقلى را اصطلاحا «عقليات غير مستقله» هم نامند- به مبحث «عقل» و «مستقلات عقليه» رجوع شود.

45. استنباط

استنباط از ريشه نبط، و در لغت به‌معناى كشيدن آب از اعماق زمين است. و در اصطلاح به‌معناى بيرون كشيدن معانى و مقاصد از اعماق و وراى ظواهر الفاظ است. پس استنباط يعنى اجتهاد و به مجتهد «مستنبط» هم گويند.

46. اشتراك‌ [1]

اشتراك در مقابل ترادف است. اگرچند واژه داراى يك معنى باشند، آن واژه‌ها را مترادف گويند. مثل واژه انسان و بشر كه هر دو داراى يك معنى هستند. اما اشتراك عبارت است از اينكه يك واژه داراى معانى متعدد باشد. مثل لفظ شير كه در فارسى به‌معناى حيوان درنده يا مايعى است كه از پستان انسان و حيوان بيرون مى‌آيد، و وسيله‌اى كه براى كنترل آب بر روى لوله‌ها نصب مى‌گردد. در تمام‌


[1] . مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 68؛ الوافية فى اصول الفقه، ص 61؛ بدائع الافكار، ص 144؛ نهاية الدراية، ج 1، ص 62؛ تهذيب الاصول، ج 1، ص 68؛ اجود التقريرات، ص 51؛ اصول الاستنباط، ص 67؛ اصول الفقه، ج 1، ص 31؛ مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص 177.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 70
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست