responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 71

زبان‌ها اشتراك و ترادف وجود دارد. و به‌طور قطع در لغت عرب هم اشتراك است و هم ترادف.

مثال اشتراك: «قرء» در لغت عرب هم به‌معناى حيض و هم به‌معناى طهر است.

مثال ترادف: اسد و ليث هر دو به معنى شير درنده است.

در اشتراك ممكن است فردى لفظ و واژه‌اى را براى چند معنى وضع كند. همان گونه كه ممكن است افراد و قبايل مختلف (در يك زبان) نيز چنين كنند. در ترادف نيز اين‌گونه است. در مبحث اشتراك در دو مسئله اتفاق نظر وجود دارد:

1. بدون ترديد جايز است استعمال لفظ مشترك در يك معنى (البته به كمك قرينه).

2. ترديدى نيست كه استعمال لفظ در مجموع معانى به ما هو مجموع نيز جايز است. گرچه اين استعمال مجازى است، چون استعمال لفظ در غير موضوع له خودش است. بنابراين در مبحث اشتراك دو مسئله فوق از بحث خارج است؛ و مورد بحث در مبحث اشتراك اين است كه آيا گوينده مى‌تواند با استعمال واحد از لفظ مشترك معانى متعدده اراده كند، به‌گونه‌اى كه تمام آن معانى به‌طور جداگانه منظور نظر باشد؟ دو نظر بين علماى اصول وجود دارد: 1. «جايز نيست» [1]: طرفداران اين نظريه مى‌گويند: استعمال لفظ در معنى به‌مثابه ايجاد جعلى و قراردادى (نه حقيقى) معنى به‌وسيله لفظ است. در واقع لفظ فانى در معنى بوده و لحاظ تبعى دارد. به همين دليل نمى‌توان در يك استعمال دو معنى اراده كرد. زيرا بايد دو بار به صورت تبعى لحاظ شود، و اين ممكن نيست. چرا كه لفظ مانند آيينه بايد تمام قد و قامت مقصود را نشان دهد. همان گونه كه تصوير يك شى‌ء تمام سطح آيينه را مى‌پوشاند، به‌گونه‌اى كه جايى براى تصوير ديگر باقى نمى‌ماند، لفظ نيز بايد هنگام استعمال در ذهن گوينده جايى براى لفظى ديگر باقى نگذارد. به همين دليل مى‌گويند: اراده دو چيز از يك لفظ در آن واحد محال است. 2. «جايز است» [2]: قائلين به جواز مى‌گويند: بهترين دليل وقوع آن در كلام ادبا و شعراء و لغويين است. زيرا لفظ تنها علامت معنى است، و هيچ منعى وجود ندارد كه يك علامت دو چيز را نشان بدهد. و استعمال آن در هر دو معنى نيز حقيقت باشد نه مجاز.

اشتراك بر دو قسم است: 1. اشتراك لفظى؛ 2. اشتراك معنوى.

47. اشتراك لفظى‌

منظور از اشتراك لفظى اين است كه، يك واژه و لفظ داراى معانى متعدد باشد. يعنى چندين موضوع له جداگانه داشته باشد. چه‌بسا هيچ‌گونه ارتباطى بين موضوع‌له‌هاى مختلف وجود نداشته باشد.

همانند لفظ «عين» كه براى معانى متعدد وضع شده است زيرا لفظ «عين» در عربى به‌معناى چشم، چشمه، طلا و ... آمده است.


[1] . اصول الفقه، ج 1، ص 32؛ اجود التقريرات، ص 51؛ اصول الاستنباط، ص 68.

[2] . تهذيب الاصول، ج 1، ص 69؛ اجود التقريرات، ص 51، مقرر در تحشيه خود قائل به جواز است، مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 69.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست