responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 342

رابطه اعتبارى و قراردادى است، نه واقعى، زيرا ما از ديدن دود غليظ در يك نقطه پى مى‌بريم كه در آنجا آتش‌سوزى رخ داده است، و اين رابطه بين دود و آتش رابطه‌اى واقعى است نه قراردادى. اما هنگامى كه از شنيدن لفظ بلبل ذهن ما به پرنده خاصى متوجه مى‌شود، اين نه بدان جهت است كه رابطه‌اى واقعى بين «ب، ل، ب، ل» و آن پرنده وجود دارد بلكه بدان جهت است كه اين كلمه را براى آن پرنده نام نهاده‌اند. يعنى واضع چنين اعتبارى را كرده كه با اين لفظ ذهن انسان به آن پرنده (موضوع له) منتقل شود. به همين دليل پديده دود و آتش مخصوص ملّت و زبان خاصى نيست، اما لفظ بلبل اختصاص به زبان فارسى دارد، و در زبان‌هاى ديگرى براى همان پرنده لفظ ديگرى به كار برده مى‌شود. اصوليين قرار دادن الفاظ و كلمات را براى رساندن معانى «وضع»، و آن معانى و مقصود را «موضوع له» گويند و در اصطلاح حقوق «وضع قانون» به‌معناى تصويب قانون است. قرار دادن الفاظ به دو صورت است، به همين دليل گفته‌اند: وضع بر دو قسم است: 1. تعيينى يا تخصيصى؛ 2. تعيّنى يا تخصّصى. 1. وضع تعيينى يا تخصيصى عبارت است از وضع لفظ (توسط واضع) براى معناى معيّن. مثل اسامى‌اى را كه پدران براى فرزندان خود قرار مى‌دهند. و مثل وضع هيئت «فعل» (ماضى) براى معنايى كه در گذشته حادث شده، و يا قرار دادن حركات اعرابى مثل رفع براى تشخيص اينكه اين مرفوع فاعل است و ... 2. وضع تعينى يا تخصصى اين است كه لفظ با قرينه در غير معناى موضوع له خود استعمال شود. به‌گونه‌اى كه به مرور زمان بدون آن قرينه همان معناى دوم (مجازى) از آن فهميده شود. مثلا كلمه «قانون» در اول به‌معناى «خطكش» بوده‌ [1]، و بعد به واسطه استعمال زياد در معناى فعلى (كه معناى مجازى آن است.) تنها همين معنى از آن استنباط مى‌شود. به بيان ديگر وضع تعيينى در اثر جعل و قرار دادن و انشاى واضع به‌وجود مى‌آيد، و وضع تعيّنى يا تخصّصى در اثر كثرت استعمال محقق مى‌گردد.

اقسام وضع‌

واضع در مقام وضع و قرار دادن لفظ براى معنى و مفهوم مورد نظر نخست بايد تصور لفظ و معنى نموده، سپس آن لفظ را براى آن معنى و مفهوم وضع نمايد. مثلا اول پرنده مخصوص را تصور كرده و سپس لفظ بلبل را هم تصور كند بعد لفظ بلبل را براى آن پرنده وضع كند، زيرا بدون چنين تصورى نامگذارى ممكن نيست. علماى اصول مى‌گويند: از نظر نحوه تصور و كيفيت وضع چهار صورت متصور است: 1. وضع خاص- موضوع له خاص؛ 2. وضع عام- موضوع له عام؛ 3. وضع عام- موضوع له خاص؛ 4. وضع خاص- موضوع له عام.

1. وضع خاص- موضوع له خاص: هرگاه معنى تصور شده جزئى و خاص، و لفظ دال برآن هم جزئى و خاص باشد، مى‌گويند وضع خاص و موضوع له هم خاص است همانند شخصى كه پسرش‌


[1] . حاشيه ملا عبد الله، ص 25 مى‌گويد: قانون لفظ يونانى او سريانى او رومى موضوع فى الاصل لسطر الكتابة.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 342
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست