نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 265
ثالثها: قوله تبارك و تعالى: وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً
و فيه ما لا يخفى، ضرورة أنّ استعمال الجملة الشّرطيّة فيما لا
مفهوم له أحيانا و بالقرينة لا يكاد ينكر، كما في الآية و غيرها [1]،
و
انّما القائل به انّما يدّعي ظهورها فيما له المفهوم وضعا أو بقرينة عامّة، كما
عرفت(1).
به اين آيه شريفه تمسّك نمودهاند: «... وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ
أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا ...» [2] يعنى: اگر كنيزان شما
اراده تحصّن و تعفّف دارند آنها را به زنا وادار نكنيد.
گفتهاند آيا مىتوان قائل شد مفهوم آيه، اين است كه: اگر آنها
اراده تحصّن ندارند- اراده زنا دارند- شما آنها را بر زنا اكراه نمائيد؟
اگر خودشان تمايل به زنا دارند كه عنوان اكراه [3] تحقّق پيدا نمىكند پس آيه مذكور به صورت قضيّه شرطيّه هست و
مفهوم هم ندارد.
مصنّف رحمه اللّه: قائلين به ثبوت مفهوم نمىگويند قضيّه شرطيّه در
تمام موارد، داراى مفهوم هست بلكه ممكن است در بعضى از موارد به خاطر وجود قرينه،
فاقد مفهوم باشد از جمله آن موارد، آيه مذكور است كه مفهوم ندارد و اين مطلب، منافاتى
ندارد كه قضيه شرطيّه «وضع لافادة العلّيّة المنحصرة». مثلا لفظ اسد، «وضع
للحيوان
المفترس»
[1]مما يكون الشرط لتحقق الموضوع كما قيل فى قوله تعالى: «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» و قوله ان رزقت ولدا فاختنه. ر. ك: شرح كفاية الاصول مرحوم حاج شيخ
عبد الحسين رشتى 1/ 275.
[2]بعضى از مفسران در شأن نزول اين جمله گفتهاند «عبد الله بن ابى» شش كنيز داشت كه آنها را مجبور به كسب درآمد براى او
از طريق خودفروشى مىكرد هنگامى كه حكم اسلام درباره مبارزه با اعمال منافى با عفت
(در اين سوره) صادر شد، آنها خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمدند و از اين
ماجرا شكايت كردند، آيه مذكور نازل شد و از اين كار نهى كرد. ر. ك: تفسير نمونه
14/ 461.
[3]اكراه يعنى: انسان، فردى را به چيزى وادار كند كه مورد
كراهت و عدم تمايل او هست.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 265