نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 264
ثانيها: أنّه لو دلّ لكان باحدى الدّلالات، و الملازمة- كبطلان
التّالي- ظاهرة [1].
و قد أجيب عنه بمنع بطلان التّالي، و أنّ الالتزام ثابت، و قد عرفت
بما لا مزيد عليه ما قيل أو يمكن أن يقال في اثباته أو منعه، فلا تغفل(1).
در كلام شما- مرحوم سيّد- چنين مطلبى نيست بلكه شما سعى كرديد اصل
احتمال را ثابت كنيد و تا وقتى احتمال راجح- يا مساوى- مطرح نباشد، دليل شما دلالت
بر انكار مفهوم شرط ندارد.
خلاصه: اگر مقصود سيّد رحمه اللّه از احتمال مذكور به حسب واقع باشد،
منافاتى با ثبوت مفهوم ندارد و اگر منظور به حسب دلالت باشد بايد ثابت كنند كه آن
احتمال، لااقل صدى پنجاه هست و در كلام ايشان چيزى براى اثبات اين مطلب وجود ندارد
پس دليل ايشان بر انكار مفهوم، صحيح نيست.
اگر قضيّه شرطيّه، دلالت بر مفهوم نمايد بايد به يكى از دلالات
سهگانه- مطابقه، تضمّن يا التزام- باشد و بديهى است كه هيچيك از دلالات مذكور،
مطرح نيست پس نمىتوان گفت قضيّه شرطيّه، دلالت بر مفهوم مىكند.
مصنّف رحمه اللّه: نسبت به استدلال مذكور جواب داده شده كه: قبول
نداريم هيچيك از دلالات ثلاث در محلّ بحث، مطرح نباشد بلكه قائلين به ثبوت مفهوم
به دلالت التزام تمسّك كرده و گفتهاند: قضيّه شرطيّه براى علّت منحصره، وضع شده و
لازمه علّت منحصره «انتفاء عند الانتفاء» هست كه شرح آن قبلا بيان شد لكن
ما- مصنّف- آن را نپذيرفتيم.
[1]اما الاولى فلانحصار الدلالة اللفظية فيها و اما بطلان
التالى فلأن الانتفاء عند الانتفاء ليس عين الثبوت عند الثبوت و لا جزئه و هو واضح
و لا لازمه لعدم اللزوم بينهما عقلا و لا عرفا و عادتا و هو شرط فى الدلالة
الالتزامية. ر. ك: شرح كفاية الاصول مرحوم حاج شيخ عبد الحسين رشتى 1/ 275.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 264