نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 351
تذكّر: تا اينجا برداشت و استفاده
مصنّف از كلام صاحب فصول را بيان كرديم.
برداشت مصنّف از كلام صاحب فصول نادرست است
نكته: برداشت و تفسير مصنّف را از كلام صاحب فصول،
بيان كرديم لكن صاحب فصول اصلا چنان مطلبى را نفرموده و تصرّفى در موضوع قضيّه ننمودهاند.
بيان ذلك: كلمه «ذات» كه در عبارت صاحب فصول، اخذ
شده، آن ذاتى نيست كه در موضوع قضيّه باشد بلكه مقصود از «ذات» همان مصداق ذات است
كه در جانب محمول- در مشتق- و ضاحك و كاتب، اخذ شده و ايشان تصرّفى در موضوع قضيّه
ننموده بلكه موضوع، همان «انسان» مطلق هست، صاحب فصول خواستهاند بفرمايند: در قضيّه
فرضا «الانسان كاتب» نزاع و بحث ما در «محمول» قضيّه است كه آيا در معناى مشتق و كاتب،
مصداق ذات كه انسان باشد، مأخوذ است يا نه و اصلا ايشان دخالتى در موضوع قضيّه ننموده
بلكه موضوع بر اطلاق خودش باقى است و در نتيجه خواستهاند كلام محقق شريف و انقلاب
قضيّه ممكنه به ضروريّه را به اين بيان
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 351