responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 350

موضوع به نحو اطلاق باشد.

به عبارت ديگر در علم منطق قضايائى داريم كه مواد و جهات مختلفى دارند از جمله ضروريّه، ممكنه، وقتيّه و امثال آنها در تمام تقسيمات مذكور، نفس موضوع را در نظر گرفته نه موضوع با وصف محمول را زيرا اگر موضوع با تقيّد به محمول، عنوان موضوعيّت پيدا كند، جهت تمام قضايا «ضرورت» مى‌شود و ديگر قضيّه ممكنه نداريم مثلا اگر مقصود از قضيّه «زيد عالم»، «زيد العالم عالم» باشد، آن قضيّه، ضروريّه است و نامش ضروريّه به شرط محمول است و همچنين در «الانسان الضّاحك ضاحك» كه ...

و اگر موضوع قضيّه، مقيّد به عدم محمول شود، ضرورت سلب، پيدا مى‌كند مانند «الانسان الغير الكاتب ليس بكاتب بالضّرورة».

خلاصه: اگر موضوع قضيّه به محمول، مقيّد شود، ضرورت ايجاب و اگر به عدم محمول مقيّد باشد، ضرورت سلب پيدا مى‌كند.

با بيان شما- صاحب فصول- نمى‌توان كلام محقّق شريف را تصحيح نمود زيرا:

محقّق شريف فرموده‌اند اگر مصداق شى‌ء در معناى مشتق مأخوذ باشد، قضيّه‌اى كه جهتش امكان و موضوعش مطلق است- تقيّد به وجود يا عدم وصف ندارد- به قضيّه ضروريّه منقلب مى‌شود امّا شما در مقام توجيه كلام محقّق شريف، موضوع قضيّه را مقيّد نموده و فرموديد منظور از كلمه «انسان»، «الانسان الكاتب» است و صورت قضيّه موجبه به اين شكل است «الانسان الكاتب انسان له الكتابة» و قضيّه سالبه‌اش به اين نحو است «الانسان الغير الكاتب ليس بانسان له الكتابة»- و جهت هر دو قضيّه، ضرورت است- بين كلام شما و بيان محقّق شريف، اختلاف و فاصله كلّى وجود دارد پس توجيه شما غير صحيح است.

نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 350
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست