responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 740

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 44.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 2، ص 95 و 247.

مصلحت شخصى

ر.ك: مصالح شخصى

مصلحت ضرورى

ر.ك: مصالح ضرورى

مصلحت ظنى

ر.ك: مصالح ظنى

مصلحت عام

ر.ك: مصالح عام

مصلحت غريب

مصلحت فاقد نظير در شرع، و ناسازگار با روح شرع و قانون

مصلحت غريب، مصلحتى است كه شرع و ادله شرعى درباره آن ساكت است; يعنى نه شاهدى براى نمونه آن در شرع وجود دارد و نه اين كه در شرع نصى آن را نقض مى كند; به بيان ديگر، مصلحتى است كه با روح شرع و قانون سازگارى ندارد و نمى توان نظيرى براى آن در شرع مقدس جستوجو نمود; از اين رو گفته شده اين نوع مصلحت اگر بخواهد منشأ حكمى باشد تشريع لازم مى آيد و عمل به آن باطل است.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 773.

غزالى، محمد بن محمد، المستصفى من علم الاصول (به ضميمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، ج 1، ص (311-310).

مصلحت قطعى

ر.ك: مصالح قطعى

مصلحت مرسله

ر.ك: مصالح مرسله ظنّى

مصلحت مرسله ظنى

ر.ك: مصالح مرسله

مصلحت مرسله قطعى

ر.ك: مصالح مرسله قطعى

مصلحت معتبر

ر.ك: مصالح معتبر

مصلحت ملايم

مصلحت داراى نظير در شرع، و هماهنگ با روح شريعت

مصلحت ملايم، از مصالح مرسله و مقابل مصلحت غريبه بوده و عبارت است از مصلحتى كه با شرع تناسبى داشته و شاهدى بر اعتبار مشابه آن در شريعت باشد; به بيان ديگر، هر مصلحتى كه به حفظ مقاصد قابل فهم از كتاب و شرع و اجماع، برگردد، مصلحت ملايم ناميده مى شود.

برخى همانند «غزالى» آن را از شروط اعتبار مصالح مرسله مى دانند.

در كتاب «اصول الفقه الاسلامى» آمده است:

«المصلحة المرسلة: اما مصلحة ملائمة لجنس تصرفات الشرع، او مصلحة غريبة سكتت شواهد الشرع و أدلته عنها فلا يناقضها نص، و لا يشهد لجنسها شرع»[1]

نيز ر.ك: مناسب ملايم.


[1]زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 773

غزالى، محمد بن محمد، المستصفى من علم الاصول (به ضميمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، ج 1، ص 310.

مصلحت ملغى

ر.ك: مصالح ملغى

مصلحت وهمى

ر.ك: مصالح وهمى

مصنّفين اصول فقه

اشخاص داراى تأليف در اصول فقه

مصنّفان اصول فقه، كسانى هستند كه در زمينه اصول فقه، تأليف و تصنيفى داشته باشند.

برخى از مصنّفان اصولى شيعه، از تاريخ آغاز اصول فقه به ترتيب عبارت اند از:

1. «امام محمد بن محمد بن نعمان» ملقب به شيخ مفيد، صاحب «الرسالة الاصولية» يا «التذكرة باصول الفقه»;

2. «سيد مرتضى»، صاحب «الذريعة الى اصول الشريعة»;

3. شيخ الطايفه «محمد بن حسن طوسى»، صاحب «عُدّة الاصول»;

4. «ابن زهره»، صاحب «الغنية»;

5. «محقق حلى»، صاحب «نهج الوصول الى معرفة الاصول» و «معارج الاصول»;

6. «علامه حلى حسن بن يوسف بن على بن مطهر»، صاحب «تهذيب الوصول الى علم الاصول» و «مبادى الوصول الى علم الاصول»;

7. «شهيد اول»، صاحب «تمهيد القواعد»;

8. «حسن بن زين الدين»، صاحب «معالم الدين»;

9. «شيخ بهايى»، صاحب «زبدة الاصول»;

10. «ميرزاى قمى»، صاحب «قوانين الاصول»;

11. «شيخ محمد حسين بن رحيم اصفهانى»، صاحب «الفصول فى الاصول»;

12. «شيخ مرتضى انصارى»، صاحب «فرائد الاصول»;

13. «آخوند خراسانى»، صاحب «كفاية الاصول».

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 740
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست