responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 664

قيد موضوع

قيد محدود كننده شمول موضوح حكم

قيد موضوع، كه مقابل قيد حكم مى باشد، قيدى است كه دايره شمول موضوع حكم را محدود مى نمايد، مانند: «اعتق رقبة مؤمنة»، كه قيد «مؤمنة»، شمول موضوع حكم (رقبه) را محدود نموده و تنها آزاد كردن بندگان مؤمن را واجب مى كند; يعنى حكم وجوب عتق، شامل «رقبه غير مؤمنه» نمى گردد.

اعتمادى، مصطفى، موضح القوانين، ج 1، ص 478.

قيد واجب

قيد متعلق به واجب «مأمورٌ به»

قيد واجب، مقابل قيد وجوب بوده و منظور از آن، تعلق قيد به خود واجب (فعل خارجى) است، مانند: طهارت كه قيد نماز واجب است (صل مع الطهارة); به بيان ديگر، قيد واجب قيدى است كه ايجاد واجب در خارج به وجود آن بستگى دارد.

در كتاب «اجود التقريرات» آمده است:

«فان قيد الواجب انما يكون قيدا للمادة فى نفسها»[1]

نكته:

تحصيل قيد واجب، لازم است; به خلاف قيد وجوب كه تحصيل آن لازم نيست.

نيز ر.ك: قيد ماده.


[1]نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 415

شيرازى، محمد، الوصول الى كفاية الاصول، ج 2، ص 87.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 175 و 214.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 2، ص (267-266).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص (133-132).

قيد وجوب

قيد متعلق به وجوب تكليف

قيد وجوب، مقابل قيد واجب بوده و به قيدى گفته مى شود كه وجوب تكليف، به وجود آن متوقف است، مانند: استطاعت كه قيد وجوب حج است و با نبودن آن، وجوب حج هم نيست.

نكته:

تحصيل قيد وجوب، لازم نمى باشد; يعنى ضرورت ندارد شخص به دنبال استطاعت برود و بكوشد تا وجوب حج بر او محقق گردد; بر خلاف قيد واجب كه تحصيل آن لازم است.

هر گاه شك به وجود آيد كه آيا قيدى مربوط به وجوب است تا لازم التحصيل نباشد يا مربوط به واجب است تا لازم التحصيل باشد مرجع، اصول عملى است; يعنى با رجوع به اصل برائت يا استصحاب عدم ثبوت تكليف، حكم به عدم تكليف مى شود.

شيرازى، محمد، الوصول الى كفاية الاصول، ج 2، ص 87.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 384.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 415.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 214.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 2، ص (267-266).

قيد وجودى

قيد داراى مفهوم وجودى

قيد وجودى، عبارت است از يك امر وجودى كه غالباً دامنه شمول مُقَيَّد را محدود مى نمايد، مانند قيد «عادل» در جمله «اكرم العالم العادل».

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 442.

قيد هيئت

قيد مربوط به هيئت امر يا نهى

قيد هيئت، مقابل قيد ماده بوده و به قيدى گفته مى شود كه مربوط به هيئت (نفس تكليف، مثل وجوب و حرمت) مى باشد.

توضيح:

قيدهايى كه در لسان دليل اخذ شده است، بعضى مربوط به هيئت و بعضى مربوط به ماده مى باشد.

قيدى كه نفس تكليف (وجوب يا حرمت) را مقيد مى كند، قيود هيئت نام دارد، براى مثال، مولا مى گويد: «ان جائك زيد فاكرمه»، كه در اين مثال، آمدن زيد در وجوب اكرام تأثير دارد، و يا مى گويد: «اذا استطعت فحجّ»، كه قيد استطاعت در وجوب حج دخالت دارد.

اگر قيد به ماده تعلق گيرد، تحصيل آن واجب است، مانند: طهارت نسبت به نماز، و در صورتى كه قيد متوجه هيئت گردد، به دست آوردن آن واجب نيست، مانند: استطاعت براى حج، كه مكلف هيچ گونه تكليفى براى كسب استطاعت ندارد.

نيز ر.ك: قيد ماده.

مطهرى، مرتضى، آشنايى با علوم اسلامى، ج 3، ص 214.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 2، ص (267-266).

شيرازى، محمد، الوصول الى كفاية الاصول، ج 2، ص 87.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 415.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 384.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص (133-132).

قيود

ر.ك: قيد

قيود احترازى

ر.ك: قيد احترازى

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 664
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست