responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 663

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 214.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 415.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 384.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص (133-132).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 2، ص (267-266).

شيرازى، محمد، الوصول الى كفاية الاصول، ج 2، ص 87.

قيد متأخر

ر.ك: شرط متأخر

قيد متصل

قيد متصل به كلام

قيد متصل، مقابل قيد منفصل بوده. و عبارت است از قيدى كه به كلمه يا كلام متصل و از اجزا و متعلقات آن است; يعنى در همان كلامى كه مقيد وارد شده، قيد نيز آمده است، مانند: «صل مع الطهارة» كه قيد طهارت متصل به مقيد (نماز واجب) است.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 217.

قيد متعلق حكم

قيد محدود كننده متعلق حكم

قيد متعلق حكم، كه مقابل قيد موضوع حكم و قيد حكم مى باشد، قيدى است كه وجود متعلق حكم (فعل خارجى) به آن بستگى دارد; براى مثال، طى مسافت و پيمودن راه، قيدى است كه وجود حج در موسم مخصوص، به آن بستگى دارد.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 3، ص 208.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 6، ص 399.

قيد مطلوب

قيد ماده طلب

قيد مطلوب، قيدى است كه تحقق مطلوب مولا در خارج به آن بستگى دارد، مانند: قيد پيمودن راه در حج، كه تحصيل آن براى وجود حج كه مطلوب مولا است ضرورى مى باشد. در صورتى كه طلب مولا وجوبى باشد تحصيل قيد مطلوب، واجب، و در صورتى كه استحبابى باشد، تحصيل قيد مطلوب، مستحب است.

نكته:

قيد مطلوب، در حقيقت، همان قيد ماده طلب است.

رشتى، حبيب الله بن محمد على، بدايع الافكار، ص (314-310).

قيد مقوّم حكم

قيد تعيين كننده نوع حكم و عامل قوام آن

قيد مقوّم حكم، قيدى است كه قوام حكم نزد عرف به آن بستگى دارد و وجود حكم داير مدار وجود آن است. اين گونه قيدها نزد عرف منوّع حكم نيز محسوب مى گردد.

براى مثال، اگر مولا بگويد: «اكرم الضيف»، حكم وجوب اكرام، به وصف ضيافت، مقيد شده است; يعنى مولا اكرامى را خواسته است كه در قالب مهمانى دادن محقق گردد و اكرام به صورت هاى ديگر را نخواسته است; پس قوام حكم وجوب اكرام، به وجود وصف ضيافت بستگى دارد و اگر بعد از بيرون رفتن مهمان از مهمانى، به واسطه عامل ديگرى باز اكرام او واجب گردد، عرف ميان اين دو وجوب فرق گذاشته و آنها را دو نوع وجوب مى داند; بنابراين، وجوب اكرام در قالب ضيافت و به واسطه وصف مهمان بودن و وجوب اكرام به سبب ديگرى چون فقير بودن دو نوع وجوب بوده و روى هم يك وجوب مستمر نمى باشد. ثمره اين بحث، در استصحاب روشن مى گردد و اين همان معناى منوّع بودن حكم است.

نكته:

هر چند قيد مقوّم حكم و قيد منوّع حكم، از نظر مفهومى با هم فرق دارند، اما چون لازمه مقوّم بودن قيد براى حكم، اين است كه آن را در نزد عرف «نوع نوع» كند، از اين جهت اين دو واژه در اصطلاح نامه مترادف آورده شده است.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 429.

ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 4، ص 120.

قيد مكانى

قيد محدود كننده شمول حكم به لحاظ مكان

قيد مكانى، قيدى است كه شمول حكم را به لحاظ مكان محدود مى نمايد، مانند: وجوب به جا آوردن اعمال حج در مكه، يا حكم به استحباب نماز تحيت هنگام ورود به مسجد، و يا كراهت خواندن نماز در حمام.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص (62-61).

قيد مندوحه

ر.ك: مندوحه

قيد منفصل

قيد منفصل از مقيَّد

قيد منفصل، كه مقابل قيد متصل مى باشد، قيدى است كه در كلامى منفصل و جداى از مقيد بيايد، مانند اين كه مولا نخست بگويد: «اكرم العلماء»، سپس در سخن جداگانه اى بگويد: «لاتكرم العالم الفاسق».

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 214.

قيد منوّع حكم

ر.ك: قيد مقوّم حكم

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 663
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست