responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 632

قرينه ظنى معتبر

قرينه ظنّى مورد تأييد شرع

قرينه ظنى معتبر، قرينه اى است كه شارع اعتبار آن را تأييد كرده است، مانند: خبر ثقه.

حكم قرينه ظنى معتبر، مانند قرينه قطعى است و از نظر اعتبار و حجيت فرقى با آن ندارد. تنها فرق موجود بين آن دو اين است كه احراز واقع و مراد متكلم در قرينه قطعى، وجدانى است، ولى در قرينه ظنى معتبر، تعبدى است.

خويى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 3، ص 351.

قرينه عاديه عرفيه

ر.ك: قرينه عرفى

قرينه عدمى

تعيين مراد جدّى متكلم به قرينه عدم ذكر قيد يا كلامى خاص

قرينه عدمى، مقابل قرينه وجودى، و به معناى نياوردن قيد و يا كلامى، به منظور تعيين مراد جدى متكلم براى مخاطب مى باشد; به بيان ديگر، نياوردن يك مطلب، بر اراده معنايى خاص از جانب متكلم قرينه مى گردد، مانند جايى كه لفظى، به دليل اشتراك لفظى، بر چند معنا دلالت مى كند، اما هرگاه بدون هيچ قيدى به كار رود، از آن، معنايى خاص كه شايع است اراده مى گردد. در چنين حالتى، نياوردن قيد، قرينه اى عدمى، براى اراده معناى شايع آن است، مانند كلمه «عين» كه مشترك لفظى بين چند معنا است، اما اگر مثلا در عرف خاصى، مطلق و بدون قيد آورده شود، از آن، معناى «چشم» فهميده مى شود و براى دلالت بر معانى ديگر، قرينه آورده مى شود.

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص 581.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 7، ص 181.

قرينه عرفى

حكم عرف به قرينه بودن يك شىء بر مراد جدّى متكلّم

در نزد عرف هرگاه قرينه اى ايجاد گردد كه مخاطب را به مراد متكلم راهنمايى كند، به آن قرينه عرفى گفته مى شود; براى مثال، لباس و كفش زنانه و لوازم آرايش در منزل شوهر، به قرينه عرفى، ملك خانم خانه محسوب مى شود.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 292.

جعفرى لنگرودى، محمد جعفر، ترمينولوژى حقوق، ص 542.

قرينه عقلى

حكم عقل به قرينه بودن يك شىء بر مراد جدّى متكلّم

قرينه عقلى، قرينه اى است كه به كمك عقل، مراد جدى متكلم را براى مخاطب آشكار مى سازد; به بيان ديگر، قرينه عقلى در جايى است كه از احكام قطعى عقل، براى يقين پيدا كردن به مراد جدى متكلم كمك گرفته مى شود; براى مثال، در آيه قرآن: (أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللّهَ يَرى)1 عقل حكم مى كند كه چون خداوند جسم نيست، و ديدن با چشم محال است، پس منظور از ديدن خداوند، علم او به اعمال ما است.


[1]علق(96)، آيه 15

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 292.

مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص 207.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 479.

جعفرى لنگرودى، محمد جعفر، ترمينولوژى حقوق، ص 542.

قرينه غير لفظى

امور غير لفظى دلالت كننده بر مراد جدّى متكلّم

قرينه غير لفظى، مقابل قرينه لفظى، و به معناى قرينه اى است كه از جنس لفظ نبوده و به كمك امور غير لفظى هم چون دلالت عقل يا اوضاع و احوال مقرون به كلام و يا موقعيت خاص متكلم و غيره، مخاطب را به مراد جدى و اصلى متكلم راهنمايى مى كند.

فاضل تونى، عبد الله بن محمد، الوافية فى اصول الفقه، ص 128.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 292.

دهخدا، على اكبر، لغت نامه دهخدا، ج 10، ص 15476.

شهابى، محمود، تقريرات اصول، جزء 2، ص 102.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 287.

جعفرى لنگرودى، محمد جعفر، ترمينولوژى حقوق، ص 542.

قرينه فعلى

فعلِ همراه كلام، دلالت كننده بر مراد جدّى متكلّم

قرينه فعلى، نوعى قرينه غير لفظى بوده و عبارت است از فعلى كه همراه كلام از متكلم سر مى زند و بر مراد او قرينه مى گردد، مانند اين كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) بفرمايد: «صَلّوا كما رأيتمونى اُصلّى; همان گونه كه من نماز مى خوانم، نماز بخوانيد» و سپس به نماز بايستد و با رفتار و حركات خويش مانند قرائت، ركوع، سجده و... به شنونده و بيننده بفهماند كه منظور از كلمه صلات، «دعا» نيست، بلكه اعمال مخصوصى است كه بايد با شرايط خاصى به جا آورده شود.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1228.

قرينه قطعى

قرينه نصّ در تعيين مراد جدّى متكلّم

قرينه قطعى، كه مقابل قرينه ظنى مى آيد، قرينه اى است كه به طور قطعى كلام را از معناى اصلى به معناى ديگرى كه مراد جدى متكلم است بر مى گرداند يا اراده يكى از معانى لفظ

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 632
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست