responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 630

قراين فعلى

ر.ك: قرينه فعلى

قراين قطعى

ر.ك: قرينه قطعى

قراين قطعى تعبدى

ر.ك: قرينه قطعى تعبدى

قراين قطعى وجدانى

ر.ك: قرينه قطعى وجدانى

قراين لفظى

ر.ك: قرينه لفظى

قراين مانعه

ر.ك: قرينه مانعه.

قراين متصل

ر.ك: قرينه متصل

قراين معيّنه

ر.ك: قرينه معيّنه

قراين منفصل

ر.ك: قرينه منفصل

قراين نوعى

ر.ك: قرينه نوعى

قراين وجودى

ر.ك: قرينه وجودى

قرعه

ر.ك: قاعده قرعه

قرينه

شىء همراه كلام، و راهنماى مخاطب به مراد جدّى متكلّم

قرينه از «مقارنه» گرفته شده، و به معناى هر چيزى است كه همراه كلام بوده و مخاطب را به آن معنايى كه مراد جدى متكلم است، راهنمايى مى كند; به بيان ديگر، هر آن چيزى است كه به مطلوب اصلى متكلم اشاره نموده و بيان گر مراد جدى او است، به گونه اى كه اگر آن نباشد، معناى ديگرى كه مراد متكلم نيست، افاده مى گردد.

نكته:

قرينه يا صارفه است كه كلام را از معناى حقيقى به معناى مجازى آن سوق مى دهد و يا معيِّنه است كه يكى از معانى مشترك لفظى را تعيين مى نمايد، چنان كه در اصول فقه، خاص، قرينه براى عام، و مقيِّد، قرينه براى مطلق است (چه قرينه متصل باشد چه منفصل).

جرجانى، محمد بن على، كتاب التعريفات، ص 75.

رشاد، محمد، اصول فقه، ص 15.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 3، ص 509.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1228.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص (293-291).

قرينه ارتكازى

شىء مرتكز در ذهن، و راهنماى مخاطب به مراد جدّى متكلّم

قرينه ارتكازى، قرينه اى غير لفظى بوده و عبارت است از اندوخته هاى ارتكازيى كه به مرور زمان در نهان ذهن انسان ها جاى گرفته است و بر مراد جدى متكلم قرينه مى گردد; براى مثال، اگر به كسى كه سال ها در كنار رودخانه كارون زندگى مى كند، گفته شود از رودخانه آب بياور، كلمه رودخانه به دليل ارتكاز ذهنى او، در رودخانه كارون ظهور پيدا مى كند.

نكته:

علم ارتكازى، علمى است كه در نهان ذهن انسان ها به خاطر عواملى هم چون انس يا سر و كار داشتن مداوم با چيزى شكل مى گيرد، هر چند شخص، به آن علم نداشته و از آن غافل باشد.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 19.

همان، ج 6، ص 200.

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص 224.

قرينه تقابل

استنباط يك معنا از تقابل ميان دو لفظ

تقابل، به معناى رو به رو بودن دو چيز است. اگر گوينده اى در سخن خود، دو لفظ را در مقابل هم قرار دهد، به گونه اى كه از تقابل آن دو، معناى تازه اى پيدا شود «قرينه تقابل» شكل مى گيرد; براى مثال، در قانون آمده: شهادت بايد از روى قطع و يقين باشد نه شك و ترديد. قانون گذار در اين ماده قانونى، قطع را مقابل شك قرار داده و به اين ترتيب، ظن را هم در مفهوم شك داخل كرده است; بنابراين، شهادت ظنى هم مانند شهادت ترديدآميز، اعتبار ندارد.

جعفرى لنگرودى، محمد جعفر، ترمينولوژى حقوق، ص 542.

قرينه حالى

ر.ك: قرينه غير لفظى

قرينه حسى

شىء درك شده به وسيله يكى از حواس، و راهنماى مخاطب به مراد جدّى متكلّم

قرينه حسى، از اقسام قرينه غير لفظى بوده و در جايى است كه چيزى از راه يكى از حواس پنج گانه انسان درك شود و مخاطب را به مراد جدى متكلم، راهنمايى نمايد، مانند آن كه

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 630
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست