responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 484

كه حكم وجوب در حق مكلف به فعليت رسيده و تنجز مى يابد; براى مثال، زمان وجوب نماز صبح از اول اذان صبح تا طلوع آفتاب است; يعنى در اين زمان، تكليف وجوبى بر مكلف فعليت پيدا مى كند و او مسئول انجام آن مى گردد.

اصل در تكليف وجوبى آن است كه زمان وجوب و واجب با هم مطابق گردند و از هم جدا نباشند; براى نمونه، در مثال بالا زمان وجوب و واجب با يك ديگر تطابق دارند. از طرفى، اين كه زمان وجوب، به طور كامل، جداى از زمان واجب باشد نيز محال است; اما در اين كه امكان دارد شروع زمان وجوب بر زمان واجب مقدم باشد، هر چند كه در استمرار با يك ديگر تلاقى نمايند، بحث و اختلاف وجود دارد; مرحوم «صاحب فصول» معتقد است كه در واجب معلق، زمان وجوب بر زمان واجب مقدم است و از اين راه مشكل مقدمات مفوته را حل كرده است.

نيز ر.ك: مقدمات مفوته; واجب معلق.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص (261-260).

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 329.

همان، ج 2، ص 233و(238-237).

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 2، ص 179.

زوال علم اجمالى

ر.ك: انحلال علم اجمالى

«س»

سبب

اماره ثبوت حكم شرعى

در تعريف سبب حكم گفته شده: «امر آشكار و منضبطى است كه شارع آن را اماره ثبوت حكم شرعى قرار داده است» مثل زوال شمس كه علامت وجوب نماز ظهر قرار داده شده است. اما درباره نسبت آن با علت حكم، برخى آن دو را مترادف تلقى كرده اند، ولى گروهى ديگر بين آن دو تمايز قائل شده اند و گفته اند بين علت حكم و خود حكم شرعى تناسب آشكارى هست و عقل اين تناسب را درك مى كند، به خلاف رابطه بين سبب حكم و خود حكم شرعى، كه عقل نمى تواند بفهمد كه چرا مثلا زوال شمس سبب وجوب نماز ظهر گشته است.

نيز ر.ك: سببيت (حكم).


[1]طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 310

سبب اجمال

ر.ك: اسباب اجمال

سبب تبادر

علّت سبقت گرفتن يك معنا در ذهن شنونده لفظ

سبب تبادر، چيزى است كه علت پيشى گرفتن يك معنا در ذهنِ شنونده لفظ مى گردد. سبقت گرفتن يك معنا در ذهن شنونده، يا از وجود قرينه و يا از علم او به وضع ناشى مى شود. در تبادر چون وجود قرينه به طور قطع منتفى است، پس تنها سبب تبادر، علم شنونده به وضع است.

اشكال مهمى كه بر تبادر شده و مبناى آن به سبب تبادر برمى گردد، اين است كه لازمه تبادر، دور باطل است، زيرا از يك طرف، تبادر، متوقف بر علم به وضع است چون علم به وضع سبب آن گشته - و از طرف ديگر، علم به وضع معناى حقيقى لفظ نيز متوقف بر تبادر است.

برخى هم چون مرحوم «آخوند خراسانى» در پاسخ به اين اشكال گفته اند: مستعلم كسى كه در پى علم به معناى حقيقى لفظ مى باشد يا خود از اهل لسان است يا نيست;

اگر از اهل لسان باشد (مانند آن كه شخص عرب زبانى در صدد دانستن معناى يك لفظ عربى است) در اين جا از راه تفاوت علم از حيث اجمال و تفصيل به اشكال دور پاسخ داده مى شود; به اين بيان كه تبادر متوقف بر علم اجمالى و ارتكازى مستعلم به وضع است كه اين علم در اثر زندگى و اختلاط فرد با اين قوم از كودكى تا كنون براى او حاصل شده است و در اعماق ذهن او ذخيره شده است، هر چند او فعلا به علت عدم توجه به آن از وجود آن ناآگاه است. اما آن علمى كه بر تبادر توقف دارد، علم تفصيلى به وضع است; يعنى در اثر مراجعه مستعلم به اندوخته هاى ذهنى خود و جستوجو در آنها «علم به علم» پيدا مى كند و علم ارتكازى اجمالى او به علم تفصيلى تبديل مى شود، پس دور باطل لازم نمى آيد.

اما اگر مستعلم اهل لسان نباشد و از شخصى كه اهل لسان است بپرسد، در اين جا اصلاً دور پديد نمى آيد، زيرا علم مستعلم، متوقف بر تبادر نزد اهل لسان است و تبادر اهل لسان موقوف به علم اجمالى ارتكازى است.

سبحانى تبريزى، جعفر، الموجز فى اصول الفقه، ج 1، 2، ص 22.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 31.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 33.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص (65-62).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص (108-103).

سبب تزاحم

ر.ك: اسباب تزاحم

سبب تعارض

ر.ك: اسباب تعارض

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 484
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست