responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 262

امور تدريجى

ر.ك: امر تدريجى

امور غير قار

ر.ك: امر تدريجى

امور قار

ر.ك: امر قارّ

انحلال به علم وجدانى

ر.ك: انحلال حقيقى علم اجمالى

انحلال تعبدى علم اجمالى

ر.ك: انحلال حكمى علم اجمالى

انحلال حقيقى علم اجمالى

انحلال ناشى از علم تفصيلى به يك طرف علم اجمالى

انحلال حقيقى علم اجمالى، مقابل انحلال حكمى علم اجمالى مى باشد و آن، انحلالى محدود شدن شمول علم اجمالى و خروج بعضى از اطراف، از آن است كه سبب آن، علم وجدانى تفصيلى به تنجز تكليف در طرف معينى از اطراف علم اجمالى مى باشد.

براى مثال، در جايى كه مكلف، به نجاست يكى از دو ظرف «الف» و «ب» علم اجمالى دارد و سپس از راهى به نجاست ظرف «الف» علم وجدانى تفصيلى پيدا مى كند، تكليف اجتناب از ظرف «الف» بر او تنجز پيدا نموده و شك در ظرف «ب» نيز تبديل به شك بدوى شده و نسبت به آن اصل برائت جارى مى گردد; بنابراين، علم وجدانى تفصيلى سبب از بين رفتن و انحلال حقيقى علم اجمالى سابق مى شود.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 82.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 339.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 5، ص 167.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 247.

ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 3، ص 147.

انحلال حكمى علم اجمالى

انحلال ناشى از اقامه حجت شرعى نسبت به يك طرف علم اجمالى

انحلال حكمى علم اجمالى، مقابل انحلال حقيقى علم اجمالى مى باشد و آن، انحلالى محدود شدن شمول علم اجمالى و خروج بعضى از اطراف، از آن است كه سبب آن، اقامه حجت شرعى (اماره معتبر يا اصل عملى) بر تنجز تكليف، در طرف معينى از اطراف علم اجمالى مى باشد.

مانند اين كه مكلف، نسبت به وجوب نماز ظهر يا جمعه در مورد خود علم اجمالى دارد، سپس اماره اى (مثل خبر عادل) بر وجوب نماز ظهر براى او اقامه مى شود كه سبب تنجز نماز ظهر بر او مى گردد و او بايد نماز ظهر را به جا آورد و در طرف ديگر شبهه، برائت جارى نمايد.

و يا به نجاست يكى از دو ظرف علم اجمالى دارد و مى داند كه حالت سابق در ظرف «الف» نجاست بوده است، اما حالت سابق ظرف «ب» را نمى داند; در اين جا از راه استصحاب نجاست، نجاست ظرف «الف» بر او ثابت شده و در ظرف «ب» اصل برائت جارى مى كند.

همان گونه كه از ظاهر عبارت «شهيد صدر» به دست مى آيد، علت اين كه آن را انحلال حكمى ناميده اند اين است كه در حقيقت، علم اجمالى از بين نرفته است; يعنى علم تفصيلى وجدانى به تنجز تكليف، در طرف خاصى به وجود نيامده است تا باعث انحلال حقيقى گردد، اما چون اماره معتبر، در حكم علم بوده و حجت است و اصل عملى نيز حجت شرعى است، هر دو باعث مى شوند اثر علم اجمالى موجود از بين برود، هر چند خود علم اجمالى موجود است.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 406.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 247.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 82.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 5، ص 167.

ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 3، ص 147.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 339.

انحلال علم اجمالى

محدود شدن دايره شمول علم اجمالى با خروج بعضى از اطراف

انحلال علم اجمالى، به معناى محدود شدن دايره شمول علم اجمالى خاص و خارج شدن بعضى از اطراف، از دايره شمول آن است كه اين امر، يا موجب تبديل علم اجمالى به علم اجمالى كوچك تر شده و يا سبب از بين رفتن و تبديل آن به علم تفصيلى به بعضى از اطراف و شك بدوى نسبت به بعضى ديگر مى گردد.

مثال براى مورد اول، انحلال «علم اجمالى اكبر» به «علم اجمالى كبير» است، زيرا دايره شمول علم اجمالى اكبر، تمام مشتبهات (مظنونات، مشكوكات و موهومات) را در بر مى گيرد، ولى دايره علم اجمالى كبير، فقط شامل امارات ظنى است.

مثال براى مورد دوم جايى است كه مكلف، به نجاست يكى از دو ظرف موجود، علم اجمالى دارد، اما از راهى، به نجاست يك ظرف معين از آن دو ظرف علم تفصيلى پيدا مى كند; در اين صورت، علم اجمالى سابق وى منحل شده و تبديل به علم تفصيلى به نجاست ظرف خاص و شك بدوى نسبت به ظرف ديگر مى گردد كه در مورد ظرف اول، اجتناب واجب است و در مورد ظرف دوم، شك بدوى پديد مى آيد و نسبت به آن اصل برائت جارى مى گردد.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 262
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست