responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 144

اراده خارجى

شوق مؤكّد محرِّك انسان به سوى تحصيل مطلوب

اراده خارجى مقابل اراده ذهنى بوده و عبارت است از شوق مؤكد نفسانى كه به دنبال آن، تحريك عضلانى و سر انجام حركت به سوى تحصيل مطلوب در خارج صورت مى گيرد.

وجود حقيقى انسان، همان شخصى است كه در خارج مشاهده مى شود، اما وجود حقيقى اراده انسان، شوق واقعى است كه به نفس انسان قائم مى گردد و حركت دهنده عضلات به سوى كسب مراد است; يعنى آن اراده اى كه شخص، ساعتى قبل به سبب آن از منزل بيرون آمد، وجود خارجى و حقيقى اراده است. اما سنخ وجود اراده در حقيقت از سنخ معانى حرفى است; يعنى همانند معانى حرفى، ربطى و قائم به وجود دو شىء است: هم اراده كننده و هم مراد لازم دارد و اراده بدون اين دو تحقق پيدا نمى كند. شوقى كه قائم به نفس است، از يك سو، به قيام به نفس و از سوى ديگر، به فعل مراد، مرتبط است و به بيان اصطلاحى «المحركة للعضلات نحو المراد» است. پس يك نوع اراده كه از آن به وجود حقيقى و وجود خارجى اراده تعبير مى شود، اراده قائم به نفس است.

معناى وجود خارجى داشتن چيزى، اين نيست كه انسان با چشم آن را مشاهده بكند، زيرا تحقق خارجى و واقعيت داشتن هر چيزى، به تناسب خودش است و خارجى بودن اراده، به معناى قيام آن به نفس است.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 1، ص 568.

اراده ذهنى

وجود ذهنىِ اراده خارجى

اراده ذهنى، مقابل اراده خارجى و به معناى وجود ذهنى «اراده خارجى» است.

توضيح:

اراده، يك وجود ذهنى دارد و يك وجود خارجى. وجود ذهنى اراده، كه همان تصور مفهوم اراده و لحاظ معناى آن است; همان طور كه وجود ذهنى انسان، به معناى تصور انسان و لحاظ ذهنى وى است.

پس اراده ذهنى در جايى است كه نفس شخص، به معناى اراده توجه كند و آن معنا در ذهن او تحقق پيدا كند.

وجود خارجى اراده عبارت است از آن شوقى كه قائم به نفس و محرك عضلات به طرف مراد مى باشد، كه از آن به «اراده حقيقى» نيز تعبير مى شود.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 1، ص 567.

اراده ضعيف

ر.ك: اراده ناقص

اراده غير حتمى

ر.ك: اراده ناقص

اراده غيرى

طلب يك شىء به عنوان مقدمه شىء ديگر

اراده غيرى، مقابل اراده نفسى مى باشد و آن، اراده اى است كه متعلق آن به خودى خود مطلوب نيست، بلكه تنها به خاطر اين كه دست يافتن به مطلوب اصلى (مطلوب بالذات) از راه آن امكان پذير است، اراده به آن تعلق گرفته است; به بيان ديگر، اراده غيرى، اراده اى است كه متعلق آن مطلوب بالعرض است، نه بالذات، مثل: اراده مولا بر واجب كردن مقدمات وجودى عبادت مانند: پيمودن راهى كه براى رفتن به حج بايد طى شود در حالى كه مورد نظر اصلى مولا خود عبادت است و مقدمه آن مطلوب بالعرض است; پس اراده متعلق به آن، غيرى است; به خلاف اراده مولا به وجوب عبادت، زيرا عبادت مطلوب بالذات است; پس اراده متعلق به آن، نفسى است.

موسوى بجنوردى، محمد، مقالات اصولى، ص 66.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 1، ص 25.

اراده فاعلى

اراده شخصِ مورد خطاب به امر يا نهى

اراده فاعلى، مقابل اراده آمرى مى باشد و آن، اراده كسى مأمور يا منهى است كه به منظور انجام فعل يا ترك آن، مورد امر يا نهى قرار مى گيرد. به بيان ديگر، اراده كسى كه فعل را به امر ديگرى انجام مى دهد يا با نهى ديگرى ترك مى كند، اراده فاعلى، ناميده مى شود.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 509.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 1، ص (235-232).

اراده فعلى

اراده متعلق به انجام يا ترك امرى در زمان حال

اراده فعلى، مقابل اراده استقبالى مى باشد و آن، اراده اى است كه به انجام يا ترك امرى در زمان حال تعلق مى گيرد، مانند اين كه شخصى اراده كند هم اكنون غذا بخورد يا آب بنوشد و به دنبال آن، اراده خود را عملى نمايد.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 29.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 51.

اراده قوى

ر.ك: اراده تام

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 144
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست