اراده
ناقص، مقابل
اراده تام مى
باشد و آن، اراده
اى ضعيف و غير
مؤكد در نفس
مريد است كه
به تحصيل مراد
در خارج تعلق
گرفته است،
مانند: اراده
مولا نسبت به
انجام
مستحبات در
خارج توسط مكلف.
در كتاب
«بحوث فى علم
الاصول» آمده
است:
«ما
ذكره المحقق
العراقى
(قده)، من ان
الامر مادة و
صيغة يدل على
ارادة المولى
و طلبه و هى
تارة شديدة
كما في
الواجبات و
اخرى ضعيفة
كما في المستحبات»[1]
اراده نفسى
كه مقابل
اراده غيرى مى
باشد اراده اى
است كه مراد و
متعلق آن به
خودى خود در
نظر مريد،
مطلوب باشد و
اراده به خود
آن چيز تعلق گيرد;
مانند: اراده
مولا به واجب
نمودن نماز، كه
مراد اصلى و
مطلوب بنفسه
خود نماز است.
موسوى
بجنوردى،
محمد، مقالات
اصولى، ص 66.
حكيم، محمد
سعيد، المحكم
فى اصول
الفقه، ج 1، ص 25.
اراده
وجوبى
ر.ك: اراده
تام
ارتكاز
عرفى
شعور
ناخودآگاه
اهل عرف به
برخى امور
ارتكاز
عرفى، نوعى
ادراك و شعور
ناخودآگاه نسبت
به معلوماتى
است كه به عمق
اذهان اهل عرف
رسوخ كرده
است، به گونه
اى كه منشأ
پيدايش آن
براى آنها
روشن نيست; چه
طبق اين
ارتكاز عرفى،
در خارج سلوك
عملى شكل
گرفته باشد و
چه شكل نگرفته
باشد. ارتكاز
عرفى موجب
پيدايش عرف و
عادت واحد مى
شود.
صدر، محمد
باقر، بحوث فى
علم الاصول، ج
2، ص 19.
همان، ج 6، ص 200.
فيض،
عليرضا،
مبادى فقه و
اصول، ص 224.
ارتكاز
عقلا
شعور
ناخودآگاه
عقلا به برخى
امور
ارتكاز
عقلا نوعى
ادراك و شعور
ناخودآگاه نسبت
به معلوماتى
است كه به عمق
ذهن عقلا رسوخ
كرده است، به
گونه اى كه
منشأ پيدايش
آن براى آنان
به تحقيق روشن
نيست; چه طبق
آن، در خارج
سلوك عملى
تحقق يافته
باشد و چه
تحقق نيافته
باشد.
به بيان
ديگر، ارتكاز
عقلا علم به
معلوماتى است
كه در ذهن
آنان انباشته
گشته و به آن
توجه نمى شود
و چه بسا اين
علم و شعور
ناخودآگاه
منشأ بسيارى
از اعمال در
نزد عقلا مى
گردد كه علت آن
براى خودشان
هم روشن نيست;
براى مثال،
كسى كه در
منطقه اى عرب
زبان زندگى مى
كند، وقتى با
لفظى عربى
مورد خطاب
قرار مى گيرد،
بلافاصله
معناى آن لفظ
به ذهنش خطور
مى كند، و اين
به سبب همان
علم ارتكازى
او است.
اين ارتكاز
عقلايى منشأ
سيره عقلايى
بوده و حجيت
آن منوط به
امضاى شارع و
يا عدم منع وى
است.
مرتكزات
عقلايى ممكن
است از فطرت
يكسان انسان
ها يا از دين
واحد، يا از
مناسبات
اجتماعى،
فرهنگى و
منطقه اى واحد
ناشى شده باشد.
نكته:
برخى، سيره
عقلا را شامل
مرتكزات عقلا
نيز مى دانند[1]
طباطبايى
حكيم، محمد
تقى، الاصول
العامة للفقه
المقارن، ص 200.
خمينى، روح
الله،
الرسائل، ج 2،
ص 123.
نائينى،
محمد حسين،
فوائد
الاصول، ج 2، ص
161و192.
ارتكاز
عقلى
ر.ك: ارتكاز
عقلا
ارتكاز
متشرعه
شعور
ناخودآگاه
اهل يك شريعت
به برخى امور
ارتكاز
متشرعه، نوعى
ادراك و شعور
ناخودآگاه به
معلوماتى است
كه به عمق
اذهان متشرعه
رسوخ كرده و
منشأ پيدايش
آن به تحقيق، براى
آنان روشن
نيست، هر چند
به طور اجمالى
علت پيدايش
آن، اعتقاد
متشرعه به
شريعت واحد و
پاى بندى به
آن به حساب مى
آيد; چه طبق
اين ارتكاز،
سلوك عملى در
خارج شكل
گرفته باشد و
چه شكل نگرفته
باشد. اين
ارتكاز منشأ
پيدايش سيره
متشرعه مى
باشد.
ارتكاز
متشرعه در
صورتى كه با
امضاى شارع و
يا عدم منع او
تأييد شود، از
منابع احكام
فقهى است.
طباطبايى
حكيم، محمد
تقى، الاصول
العامة للفقه
المقارن، ص 200.