ما روزى را در زندگى دنيا بين مردم تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى
برترى داديم تا بعضى از مردم بعضى ديگر را مسخّر خدمت كنند و رحمت خدا از آنچه گرد
مىآورند بهتر است.
اجاره طبق آيات قرآن يكى از معايش خلق است. هرگاه با حكمت ميان آنها
و ارادۀ آنها و ساير حالات آنها مخالفت كرد و آن را قوامى براى روزى خلق
قرار داد؛ مانند اينكه شخصى، ديگرى را براى كار در زمين زراعى و انجام كارهايش و
تصرفات و املاكش اجاره مىكند، اگر شخص ناچار است براى خودش كارهايى مانند بنّايى
يا نجارى يا هر نوع صنعتگرى انجام دهد و متصدى تمام آنچه به آن نياز دارد شود؛
مانند دوختن لباس چه در ملك خودش باشد يا در ملك ديگرى؛ احوال عالم و كارهاى جهان
به آن استحكام مىيابد. اما براى تمام مردم امكان همه اين كارها نيست و از انجام
همه اين امور ناتوان هستند. لكن خداى متعال از سر تدبير اراده كرده كه همتها و
سليقههاى مردم با يكديگر متفاوت باشد و هر كسى كه ذوق كارى دارد همان از او
مطالبه شود. بدين وسيله كار مردم به وسيله يكديگر قوام و استحكام پيدا مىكند و
بعضى از آنها به كمك بعضى ديگر در مسائل معيشتى بىنياز مىشوند و صلاح حال آنها
تحقق مىيابد.[2]
[1] . زخرف:32.
[2] . سيد مرتضى علم الهدى، محكم و متشابه، ص 59؛ حر عاملى، وسائل الشيعة، ج 13، ح 3،ص 244.