responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 2  صفحه : 466

از جملۀ مثالهاى ديگر در اين مورد آن است كه بگويد: «فلان چيز را به صد هزار تومان مدت دار تا يك سال به تو فروختم و شرط كردم كه اين صد هزار تومان به پول رايج هنگام ادا باشد». اين شرط نيز باطل است چرا كه باعث ايجاد جهالت در ثمن مى‌شود و باز از جمله موارد شرط مجهول آن است كه تعيين زمان را منوط به چيزى كنند كه زمان آن مشخص نباشد. مثل اينكه بگويد: «اين متاع و كالا را به تو فروختم به شرط اينكه ثمن آن را تا زمان آمدن حاجيان، به من برگردانى»؛ در اينجا اگر چه زمان تعيين شده، لكن باز اين زمان مجهول است. در نتيجه در ثمن جهالت ايجاد مى‌شود و همچنين اگر زمانى را كه مشترك نه مشترى از مبيع، و لذا اين عدم انتفا، منافى با مقتضاى عقد است.

دلايل بطلان شرط مجهول

دليل اول: روايت است لذا به نقل و بررسى روايات مى‌پردازيم.

الف. از امير المؤمنين (ع) نقل شده كه از آن حضرت در مورد معاملۀ ماهى در نيزارها سؤال شد. آن حضرت فرمود: اين معامله جايز نيست براى اينكه ماهى در نيزارها معلوم نيست. لذا علت بطلان اين معامله را امام (ع) غررى بودن و مجهول بودن آن مى‌داند.

ب. روايتى از رسول اكرم (ص) است كه مردم را از معامله غررى منع فرموده است.

اگر چه در بسيارى از روايات فقط آمده «نهى النبى عن الغرر» پيامبر مردم را از غرر منع فرموده است و اين مطلب، كلى است و اختصاصى به معاملات ندارد؛ از اهل سنّت اساسا با همين لفظ بيع آمده است. لذا اين دو روايت بيانگر آن است كه معاملات غررى به واسطۀ مجهول بودن آن و به جهالت انداختن طرفين باطل است.

نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 2  صفحه : 466
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست