نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 2 صفحه : 22
ظاهر اين است كه اجاره با فوت هر يك از آنها باطل نمىشود. شكى نيست
در حصول نقل و انتقال در باب معاوضات عقدى و معاملات مالى به هنگام وقوع عقد لازم
صحيح كه جامع تمام اجزاء و شرايط عقد و متعاقدين و عوضين است. اطلاقات و عمومات
ادلهاى كه در وجوب وفاى به عقود و لزوم عمل به شروط و وفاى در عهود آمده شامل آن
مىشود.
پس بنا بر مقتضى قواعد اوليه منافع عين مستأجره در ملك مستأجر در مدت
تعيين شده داخل مىشود و از ملك موجر خارج مىشود و در اين امر اجرتى كه در مقابل
آن، منافع مقتضى صحت عقد و نفوذش و وجوب وفاى به وصفى و تكليفى است در ملك موجر
داخل مىشود و از ملك مستأجر خارج مىگردد. پس لازم است ثابت شود كه اجاره عقد
لازم است و منفسخ نمىشود مگر با تقايل يا با يكى از اسبابى كه مقتضى فسخ هستند.
پس خروج هر يك از عوضين از ملك مالكش بعد از وقوع عقد صحيح و بازگشت آن به مالك
اولش احتياج به دليل دارد كه در اينجا دليلى وجود ندارد.
قائلين به انفساخ و فساد اجاره با فوت يكى از طرفين، ادعاى اجماع
كردهاند. اما جمعى از قدما با كسانى كه قائل به عدم انفساخ عقد با فوت هستند
مخالفت كردهاند و اين مسأله اجماعى نيست. به طور مثال، اسكافى[1]و سيد مرتضى[2]و ابى الصلاح[3]- قدس سرهم- بلكه آنچه در كتاب جواهر آمده از سرائر گرفته
شده است در سرائر به
[1] . منقول از ابن جنيد اسكافى در: علامه حلّى، مختلف الشيعة، ج 6، الاجاره وتوابعها، م 6، ص 107.
[2] . سيد مرتضى علم الهدى، مسائل الناصريه، ضمن جوامعالفقهيه، م 200، ص 260.
[3] . ابى الصلاح حلبى، كافى فى الفقه، ص 348.
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 2 صفحه : 22