responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 2  صفحه : 192

1- محركيت فاعل بر اين فعل، نفس امر خداوند است، و شكى نيست در اينكه، آن به معناى محبوبيت در نزد خدا است.

2- اينكه داعى بر اتيان عمل، همان چيزى است كه در سلسلۀ امر واقع است، مثل مصلحت موجبه بر امر. پس اگر عمل را به داعى مصلحتى كه موجب امر است بياورد، بازهم متقرب است؛ زيرا اين هم، همان معناى محبوبيت در نزد خدا را دارد و به خاطر همين، امر به آن كرده است.

3- يا اينكه داعى آن چيزى است كه در سلسلۀ معلولهاى امر است، خواه از امور اخروى باشد، مثل تحصيل مراتب عاليه هنگام انجام عبادت يا فرار از دركات مترتبه بر عدم انجام آن، و خواه از امور دنيوى باشد، مثل وسعت روزى، شفاى مريض ....

و اما اگر محك به يكى از اين امور سه‌گانه برنگردد، بلكه به امر دنيوى و اجنبى از عبادت برگردد، اخلاص و عبادت به مثل اين داعى تحقق پيدا نمى‌كند و اگر صحت آن را از قبيل داعى بر داعى بدانيم، از آن چيزهايى است كه مساعدت بر آن ممكن نيست.» [1]

سيدنا الاستاذ حضرت امام (ره) مى‌فرمايند: «در مورد مسألۀ داعى بر داعى، مطالبى وجود دارد، آنچه داعى بر فعل است، امتثال امر الهى است و داعى بر امتثال امر الهى، اجاره است. حال بايد ديد، آيا اينجا 1- از موارد داعى بر داعى است؟ 2- به فرض اينكه از موارد داعى بر داعى باشد، آيا فايده‌اى براى دفع اين اشكال دارد؟ 3- آيا اصلا داعى بر داعى درست است يا نه؟». [2]


[1] . سيد ميرزا حسن موسوى بجنوردى، همان، ج 2،ص 136.
[2] . امام خمينى، همان، ج 2، ص 266.
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 2  صفحه : 192
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست