مرغ مخصوصى را بوجود آورده غير از آن فردى از تخم است كه همان مرغ مخصوص آن را بوجود آورده است آنها از جهت فرد متعدد و در نوع واحد هستند.

سوفستيك، يا مغالطه‌

مقدمه‌

(1069) هرسخنى كه پرداخته يا دليلى كه آورده ميشود نقيض وضعى ميباشد يعنى فرضيه‌اى را نتيجه و رواج ميدهد و يا براى تبكيت يعنى غلبه يافتن و قبولانيدن قضيه‌اى را بديگرى يا براى قبول و تصديق خود شخص بكار ميرود.

(1070) بنابراين تبكيت بر سه قسم است:

1- آنكه قضيه صادق و سخن حقى را بدليل قطعى راستى براى خود يا غير ثابت نمايند، و آن برهان است و كسى كه اينگونه دليل را بكار ميبرد حكيم ناميده ميشود.

2- آنكه قضيه راست يا دروغى را از جهت تسليم به مقدمات بديگرى بقبولانند و آن جدل است.

3- آنكه دليل غير راست و نادرستى را كه شبيه به قطعى يا ظنى راست و درست باشد بجاى راست و درست بكار برند و از اين راه قضيه راست يا دروغيرا قبول كنند يا بديگرى بقبولانند و آن مغالطه نامدارد.

تعريف مغالطه‌

(1071) از تقسيم مذكور نتيجه حاصل شد كه مغالطه وانمود