نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 235
اگر معرفات وجودى او را بخواهند مواد و اجزاء و علل فاعلى او را ذكر
ميكنيم و براى اثبات وجودش نيز از همان علل استفاده ميكنيم.
بنابراين مشاركت حد و برهان در همهجا عموميت دارد و در همه موارد ما
هو و لم هو يكى است ليكن اين قضيه در صورتى صادق است كه علت را اعم از مقومات
ماهيتى و وجودى هردو بدانيم. و اينكه مجردات را اختصاص ميدهند كه در آنها ما هو و
لم هو يكى است مقصود از اين جمله آنستكه آنها فاقد ماهيتند.
در مركبات غيرحقيقيه يا ماهياتيكه بخواهند از جهت وجود آنها را تعريف
كنند گاهى همه علل وجودى را ذكر ميكنند. باين جهت گفتهاند بهترين معرف آنستكه
مشتمل بر علل چهارگانه باشد مثل آنكه تيشه را تعريف كردهاند: آلتى است ساختگى از
آهن بشكل مخصوص براى نجّارى. و گاهى بيكى يا دو علت از مجموع علل اكتفا ميشود
چنانكه در حد كامل برهان گذشت كه دو علت در تعريف آورده شده و در حد مبدأ برهان يا
نتيجه برهان فقط بذكر يك علت اكتفا شده است و قبلا گفتيم شناسائى كامل بچيزى حاصل
نميشود مگر باينكه همه چيزهائيكه هرگونه رابطه وجودى دور يا نزديك دارند همگى را
بشناسيم و در معرف ذكر كنيم.
حد وجودى يا تعريف مجهولات بعلل وجودى
(127)معلوم شد كه ماهيت بعضى از مركبات خارجيه از علل وجودى آنها
تاليف يافته و ناچار براى تعريف آنها علل وجودى را
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 235