عنوان خاص درآورده و ابواب آنرا منظم نموده و برهانرا از جدل و مغالطه جدا ساخته و چنانكه خود او گفته است ديگران استدلال را بكار مى‌برده‌اند و سوفسطائيان عملا گفتگو و ردوبدل را بشاگردان مى‌آموخته‌اند ليكن تعليماتشان بعلم بيان و ادب شباهت بيشتر داشته و كسى فن منطق را قبل از او در حدود موضوع و مبادى مخصوص خود بيان ننموده و بر او پيشى نگرفته بوده است.

(2) لمعه‌

لمعه بفتح لام مصدر لمع البرق و بمعنى درخشيدن و برافروختن برق است كه تاى وحدت بآن ملحق گرديده و علميكه بحدس عقلى و اشراق غيبى حاصل گردد ناگهان و دفعتا بوجود مى‌آيد و مصنف كتاب ما كه بمسلك اشراقى متمايل است براى فصول و عناوين كتاب خود الفاظيرا اختيار نموده كه متناسب با ذوق اشراق است و مطالب اين كتاب نيز نتيجه اشراق روحانى و تابش معنوى است كه از صفاى باطن بدست آمده باينجهت عنوان فصول كتابرا لمعه و قسمتهاى اصلى آنرا اشراق قرار داده است.

(3) تعريف منطق‌

مشهور در تعريف منطق گفته‌اند: آلت قانونى يا قانون آلى است كه رعايت داشتن آن ذهن را از خطاى فكرى نگهميدارد.

آلت بمعنى وسيله و اسباب انجام عمل است و منطق از اين جهت آلت است كه مطلوب بالاصاله نيست و براى تحصيل علوم ديگريكه‌