نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 498
للكل؛ فإنّ أهل الجنة يدخلون الجنة بالجاذب و السائق- و جاءت كل
نفس معها سائق و شهيد، و الجاذب المناسبة الجامعة بينهما بواسطة الأنبياء و
الأولياء، و السائق الرحمن بالإيعاد و الابتلاء بأنواع المصائب كما أنّ الجاذب إلى
النار المناسبة الجامعة بينهما و بين أهلها. و السائق الشيطان، فعين الجحيم موعود
بهما لا متوعّد بها». بنابراين مسلك، و عيد عبارت است از عذابى كه متعلق اسم منتقم
و جبار است و حكم اين مظاهر در پنج طايفه ظاهر شود: مشرك، كافر، منافق و عصات از
اهل ايمان كه به دو قسم، تقسيم مىشوند: عارف موحد غير كامل و مؤمن واقع در حجاب و
هنگام سلطه اسم منتقم و موسم ظهور احكام اين اسم الهى اهل عذاب به نيران جحيم
معذبند.
قيصرى به تبع استاد خود عارف بزرگ كمال الدين كاشانى، معتقد است كه
اين جماعت بعد از تحمل عذاب، مدتى مديد و مرور دهور و سالها و بعد از آن كه از حق
تمناى خلاص از عذاب نمودند و حق دعاى آنان را اجابت ننمود و به تدريج به عالم عذاب
و نقمت خو و انس گرفتند و يقين كردند كه ديگر خلاصى ندارند، رحمت حق شامل حال آنان
مىشود و عذاب از آنان رفع مىگردد.
قيصرى بر خلاف استاد خود، عارف مؤمن و عاصى و عاصى مؤمن مقيد در
حجاب را هم در سلك كفار و اهل شرك آورده است، در حالتى كه مؤمنان عاصى از آتش و
جهنم خلاص مىشوند و به اهل جنان مىپيوندند نه آن كه در جهنم، عذاب از آنان مرتفع
شود، چه آن كه روايات كثيرهاى از طريق عامه و خاصه مأثور است كه موحد، مخلّد در
نار نيست به اين معنا كه از جهنم خارج مىشود و ايشان به خلود آنان در نار
معتقداند و قائلاند كه عذاب آنان قطع مىشود و فرق مؤمن با طوايف ديگر از سكّان
نار آن است كه: عارف مؤمن از باب آن كه در حجاب نيست با آن كه از ناحيه ملكات حاصل
از عصيان متعذب است از عذاب لذت هم مىبرد، چون شهود جمال حق منشأ لذات و بهاء و
كمال است اگر چه عارف از ناحيه عصيان، معاقب مىباشد.
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 498