نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 435
تحقق داشته باشد و اگر معلوم در قوه ادراكى تحصل نداشته باشد، حضور و
انكشاف كه همان حقيقت علم و آگاهى است، موجود نمىشود اگر محل ادراك جسمانى باشد،
خود، داراى مقدار است و جسم بدون مقدار تحقق خارجى ندارد. هر صورت مقدارى، داراى
محل و موضع است، اگر محل ادراك و انكشاف، ماده متصف به مقدار باشد و نيز جهت
ادراك، صورتى مقدارى را قبول نمايد، بدون انفعال از آن صورت، علم حاصل نمىشود،
چون صورت شبحى مقدارى، بايد در محل ادراك، وجود پيدا نمايد، ماده متصف به مقدار
لازم نحوه وجود قوه ادراكى بايد به صورت شبحى مقدارى منتزع از شىء خارج متصف شود.
در اينجا دو اشكال، لازم مىآيد: يكى، انطباع و حصول صورتى در محلى
كه به مراتب كثيره از حالّ كوچكتر است و ديگر، اشتغال ماده واحد به دو صورت مقدارى
يكى، صورتى بزرگ و ممتد در نهايت بزرگى و امتداد و ديگر، صورت مقدارى لازم عضو
دماغى.
اين كه اين فيلسوف اعظم فرمود «كأنّهاشكل منزوع عن موجود خارجي و ليس كذلك، يعني
بالقياس إلى ما هي شكله في الموجودات الخارجية ...»
مقصود،
آن است كه دايره اين صورت خيالى اگر چه از سماى خارجى انتزاع شده است و ليكن مربع
محيط به آن، موجود خارجى نيست، پس بايد دايره و مربع محيط، در قوه ادراكى و موضع
دماغى، موجود باشد، اين فرض هم محال است. يكى از باب عدم جواز اشتغال مادهاى به
دو صورت مقدارى با آن شرط كه ذكر شد و ديگر، انطباع صورتى در محلى كه در نهايت
كوچكى و صورت از جهت امتداد جسمى در نهايت بزرگى است [1].
[1]در اين كه مقدمه ادراك، انفعال سلولهاى مغزى و به قول
قدما قوه دماغى است جاى شك و شبهه نيست. و در اين كه ارتباط مسلم بين مقام غيب نفس
مدرك با مواضع دماغى آن هم ارتباط مستقيم
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 435