نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 433
الشيخ و من يحذو حذوه، لكنّ المتّبع هو البرهان لا الرجال، لأنّ
المحسوس لا يفيد المعقول و لا يسلّط عليه بل المعقول قاهر على كل محسوس ...» [1].
اما برهان بر اين كه نفس مدرك صور خيالى و قوه درك كننده اشباح [2]
جزئى، از ماده جسمانى تجرد دارد، ولى داراى مقدار است و تجرد تام ندارد (چون مجرد
تام و تمام، عقل است. و حافظ مقام نفسيت نفوس و ملاك آن، همين تجرد برزخى و مجسم
بودن نفس در مقام قواى سافله است به اين معنا كه هرگز نفس، از مطلق بدن مجرد نيست
و بدن به نحو لا بشرط- اعم از بدن دنيوى و مادى و بدن اخروى و غير مادى يعنى بدن
كاملتر از بدن دنيوى- هميشه در نفس مأخوذ است و فرق بين نفس و عقل يعنى نفس لاحق
به عقول طوليه و عقل مجرد بالفطره در قوس نزول، فقط به ملكات حاصله از اعمال و
افعال و حصول نيات و صور حاصل از تكرر افاعيل دنيوى نيست، بلكه نفس، هميشه داراى
جسمى است قابل ابعاد و داراى مقدار و مصداق كامل جسم با اين فرق كه جسم در آخرت و
برزخ، غير قابل فساد و زوال است و جسم دنيوى محل انفعالات و حركات متعدد واقع
مىشود و چون ماده دارد، علت تكامل نفس است، ولى مرتبه كامل و اعلاى جسم، از ماده
معرّاست و صورت جسمى، بلا ماده است، لذا آخرت، مقام توقف حركات و نشئه ثبات و بقاء
و حيات صرف و زندگى محض است) از اين قرار است:
«إنّالصورة الخيالية كصورة- شكل مربع محيط بدائرة
قطرها يساوي
[2]عدم جواز انطباع كبير در صغير و نيز بقاى صور خيالى و
مدركات جزئى مربوط به مقام دانى نفس با زوال محل ادراكى و وقوع ماده و صورت دماغى
در دار حركت جوهرى و عرضى، اثبات مىكند كه محل علم و ادراك مطلقا از ماده مجرد
است و تأثير و تأثر و فعل و انفعالات طبيعى و مادى در صحنه مواضع ادراكى مقدمه از
براى حصول علم در غيب ذات انسانى است.
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 433