نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 431
وفق مآرب النفس و أغراضها، فالقاعدة عند الإشراقيين أنّ تكثّر النوع
الواحد إنّما هو بالعوارض غير اللازمة المكتنفة بالطبيعة النوعية و إن كانت لازمة
للشخص.
و نقول رابعا: لمّا كانت المادة و لواحقها مقارنة للماهيات النوعية
في بعض نشآت السافلة لا في جميعها، كان تعدّد الماهيات النوعية بأنحاء الوجودات
الخاصة و تكثّرها بالدرجات و المراتب ذاتيّ للحقيقة المشكّكة، و من خاصية بعض
النشآت و المراتب تكثّرها الأفرادي، كما أنّ من خاصية بعضها المادية. و كل وجود
مثالي أو طبيعى ينتزع [1] منه الماهية الشخصية (ماهية شخصية- خ ل) منغمرة فيه
انغمار وجود الجنس في وجود الفصل في البسائط.
[1]مصنف علامه بنابر آنچه كه در حقيقت وجود و مراتب آن اختيار
نمودهاند، حقايق وجوديه را مراتب مختلف به تشكيك مىدانند و آنچه كه محقق اصل
وجود است و همين معنا در جميع مراتب محفوظ است عبارت است از نوريت وجود و ظهور آن
به ذات خود و اظهار حقايق مادون و تجلى در كسوت ماهيات و طرد عدم از امكانيات و
جامعيت آن نسبت به كمالات لازم وجود از علم و قدرت و اراده و سمع و بصر و كلام و
حب و عشق به ذات و عشق به معروفيت اصل كمال و لوازم آن و حفظ كمالات عامه وجود در
جميع مراتب به اين لحاظ كه وجود در مقام احديت وجود، جامع همه كمالات است و به
صريح ذات، همه چيز را داراست از سنخ دارايىهاى ملازم با كمال و مبرا و معرا از
دارايىهاى ملازم با نقص و دانستن آنچه از سنخ دانستنى است.
و چون صريح ذات، بدون احتياج به صفتى از صفات و عينيت همه صفات در
اصل ذات علت اشيا است و در مقام تنزل و تجلى و ظهور در كسوت اشيا هيچ كمالى از اصل
وجود مجزّا نمىشود و كمالات به قدر ضعف و قوت وجود به ضعف و شدت متصف مىشوند،
بنابراين هر وجودى اگر چه نازلترين وجود باشد به قدر سهم آن از وجود، همه كمالات
را داراست وگرنه لازم آيد كه صريح ذات وجود، علت حقايق وجودى نباشد.
بنابر آنچه كه ذكر شد، ذاتى وجود است كه در مرتبهاى غنى و در
مرتبهاى فقير و در مرتبهاى مجرد برزخى و در مقامى مادى صرف است و خارج از حقيقت
وجود نه چيزى در وجود شرط است و نه مؤثر و نه علت تامه و نه علت ناقصه.
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 431