responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 249

إلى الحضرة الإلهية فلا بدّ أن يصل أوّلا و بالذات إلى باب الإنسانية، ثم منها إلى الحضرة القدسية؛ لأنّ حقيقة الإنسان هي باب اللّه المؤتى منه».

در باب علت موت و عروض آن، از جهات مختلف سخن رفته است.

برخى، علت طبيعى و سبب مادى موت را بيان نموده‌اند و منشأ آن را تحليل قوا و حصول ضعف در مبادى مباشر افعال سنخ بدن و بالأخره غلبه يكى از اصول و اركان مواد و يا امورى از اين قبيل كه از علل مادى محسوب مى‌شوند، دانسته‌اند.

و برخى، چون از جهت وصول به غايات در علت موت صحبت كرده‌اند، ناچار علت آن را استكمال نفس و غنا و بى‌نيازى آن از بدن مى‌دانند. و كسى كه معتقد است علت موت، اضمحلال قواى بدنى است، از باب آن كه علل جسمانى بالذات از جهت تأثير و يا تأثر، تناهى پذيرند و هر ابتدايى در عالم زمان، انتها دارد، معتقد نيست و يا ملتزم نمى‌شود كه تناهى‌پذيرى در جانب تأثير و يا تأثر، مساوى باشد با تحرك شى‌ء به جانب عدم و بالأخره توجه شى‌ء به عدم ذات خود و يا بودن عدم، طبيعى شى‌ء؛ چه آن كه هر موجودى كه استعداد رسيدن به مقام تجرد را داشته باشد، قهرا بالذات به آن مقام متوجه است و اگر به حسب نفس ذات، بدون حصول علت اتفاقى معدوم شود ناچار عروض عدم به آن و يا قبول عدم، همان طلب شى‌ء است عدم ذات خود را بالذات ولى اگر شى‌ء، مادى بوده [1] و داراى معاد نباشد مثل بدن، از آن جهت كه ماده حامل است نه صورت و


[1]آنچه كه معروض عدم، واقع شود و عدم بر آن جايز باشد، عدم آن يا از ناحيه علت آن است، مراد از علت، چيزى است كه وجود شى‌ء بر آن توقف دارد- أي عدمه إمّا لزوال ما لوجوده مدخل في تحقق الوجود لعدمه مدخل فيه كالضد يفسد الضد- تمام اين امور، در ماديات ممكن است كه به حسب وجود، بر وجود شرط و عدم مانع و اجزاى علت اعم از داخلى و خارجى توقف دارند، لذا در انوار مجرد، جواز عدم، محال است. اين مجرد يا مثل عقول، بالفطره مجرد باشد، يا مثل نفوس، بالمآل به مقام تجرد پيوندد. لذا شيخ ارباب اشراق گويد: اعلم أنّ النور المجرد لا يتصور عليه العدم بعد فناء صيصيته، فإنّ النور المجرد لا يقتضي عدم نفسه، و إلّا ما وجد و لا يبطله موجبه (موجده- خ، ل) و هو النور القاهر، فإنّه لا يتغير، ثم الشى‌ء كيف يبطل لازم ذاته بذاته، ثم إنّ النور كيف يبطل شعاعه وضوؤه‌

نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 249
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست