نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 620
در نظريّات اين كتاب گذشت-
فتذكّر-
و اينكه شهيد «ره» فرموده:
اطلاق تغليب است يا حقيقت شرعيه، ممنوع است كه تغليب، مجاز است و خلاف اصل، و
حقيقت شرعيه: «دون اثباتها خرط القتاد».
سرّ: تشهّد از «شهود» است،
معبود حق را- بهر نوره و قهر ظهوره- و روحانيّت آن حضرت را كه اسم اعظم و مجلاى
أتمّ اوست و گذشت كه: روحانيّت او، «عقل كلّ» است. خاصّه شهودى است، بعد از ركوع و
سجود كه اشارت به «فنا» و «فناى از فنا» بود، سيّما چهار سجده كه اشارت است به
موتات اربع كه جاى ديگر شرح دادهايم، و به توحيدات اربع كه توحيد «آثار»، و توحيد
«افعال»، و توحيد «صفات» و توحيد «ذات» باشند.
و در حديث است كه: «اعرفوا
اللّه باللّه و الرّسول بالرّسالة» و عبوديّت، جوهرى است، كنهش ربوبيّت- كما فى
الحديث- چه، عبد محض، از خود «وجود» و توابع او را ندارد و از اينجا مقدّم داشته
شده بر رسالت، و نيز «سير الى اللّه» و «سير فى اللّه» مقدّم است، بر «سير من
اللّه»، و آل او ائمّهاند عليه السّلام و روحانيّت ايشان، نفس كل.
و چون اينها را دانستى،
دانسته [اى] البتّه كه اين شهودها، به خود، در خود، به چشم خود نيست، بلكه چنان
است كه شيخ علامه بهاء الدّين العاملى- قدّس سرّه- فرموده:
ساقيا! يك جرعه از جام قدم
بر بهائى ريز، از روى كرم
تا كند شقّ، پرده پندار را
هم به چشم يار بيند، يار را
و اين نظير آن است كه
شاعر [ى ديگر] گويد:
اذا رام عاشقها نظرة
و لم يستطعها فمن لطفها
أعارته طرفا رآها به
فكان البصير بها طرفها
تتميم: اين شيخ علامه- قدس سرّه- در كتاب «اربعين»، از بعض اصحاب كمال، در
تحقيق معنى آل حضرت ختميه صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده كه:
«آل النّبى صلّى اللّه
عليه و آله كلّ من يئول اليه، و هم قسمان: الاوّل من يئول اليه مآلا صوريّا
جسمانيّا كاولاده و من يحذو حذوهم من اقاربه الصّوريّين الّذين يحرم عليهم الصّدقه
فى الشّريعة المحمّديّه، و الثّانى من يؤل اليه مآلا معنويّا روحانيّا و هم اولاده
الرّوحانيّون من العلماء الرّاسخين و الاولياء الكاملين و الحكماء المتألّهين
المقتبسين من مشكاة انواره، سواء سبقوه
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 620