responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 619

روا باشد انا الحق، از درختى‌

 

چرا نبود روا، از نيكبختى؟

 

[1] و همين حضرت صادق فرموده: «تجلّى اللّه لعباده فى كلامه و لكن لا يبصرون» بلى، جائى كه جمال صورى يوسفى مقيّد محدود، نسوه را فانى كند، به نصّ كلام الهى كه: «فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ» [2]- الآية- جمال مطلق حقّانى كه هر جمال، ظلّ جمال او، و هر كمال، ظلّ كمال اوست، چه خواهد بود؟ خاصّه نسبت به عارفين در حال استغراق در ذكر و عبادت، خاصّه نسبت به عاشقان او، خاصّه نسبت به دردناكان و سوختگان او. بيت‌

ذرّه عشق، از همه آفاق به‌

 

ذرّه درد، از همه عشّاق به‌

قُدسيان را، عشق هست و درد نيست‌

 

دردِ را، جُز آدمى، در خورد نيست‌

 

مسألة: هفتم، «تشهّد» است.

واجب است در هر ثنائيّه، يك تشهد و در هر رباعيّه و ثلاثيّه، دو تا و صيغه آن مشهور است، و اينكه شهيد ثانى- عليه الرّحمه- فرموده:

«اطلاق تشهّد بر چيزى كه شامل صلوات بر محمّد و آل او شود، تغليب است يا حقيقت شرعيّة»، مى‌گوئيم: نه چنين است كه همه صيغه تشهّد است و صلوات بر آن حضرت، از باب تعظيم آن حضرت است كه هر جا اسم آن حضرت برده مى‌شود، بايد تعظيم و تكريم كرد، پس جزء تشهّد است بالتّبع. وجه ديگر ادقّ، آن است كه: شهود حقيقت محمديّه نيز، شهود حقّ است كه: «من رآنى فقد رأى اللّه» [3]، و چنانكه در سرّ تشهد بگوئيم: اسم اعظم حقّ است و اسم خاصّه وجودى بينونت عزلى ندارد از مسمّى، بلكه ظهور مسمّى است، حتّى آن كه متكلّمين را- چنانكه در اوّل تفسير قاضى بيضاوى مذكور است- اختلافى است، در اينكه: مطلق اسم، آيا عين مسمّى است يا غير مسمّى؟ و حق آن است كه «عين» است، از وجهى و «غير» است، از وجهى، و


[1] - مقصود شبسترى ازاين بيت، توجيه «انا الحق» منصور حلاج مى‌باشد.
[2] - يوسف/ 31.
[3] - مأخذ ذكر شد.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 619
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست