نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 320
را مقام آيت احديّت است كه
لطفيه خفويّه، بل اخفويّه باشد، و مقام آيت و احديّت كه لطيفه سرّيّه، بل خفويّه
باشد.
و در اين مقام، صادق است
مفاهيم: «الحىّ»، «العالم»، «القادر»، «المريد»، «السّامع»، «الباصر»، «النّاطق»،
الى آخر اظلّة الاسماء، اعنى: به نحو ظلاليّت از براى حىّ قيّوم عليم قدير مريد،
بالعناية السّميع البصير المتكلّم، اه.
و چنانكه او را «كثرت در
وحدت» بود و «وحدت در كثرت»، و مراد به اوّل:
كثرت، ما هى عليه ماهيّات
اشياء، در علم عنائى پيش از وجود آنها بود، و به دوّم:
ظهور قدرت و رحمت واسعه و
اشراق نور او بر ماهيّات امكانيه، هر يك به حسب قابليّت كه:
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».[1] همچنين، هيكل توحيد را، «كثرت در
وحدت» است، در مقام لطيفه اخفويّه كه داراى همه قوا و صور است كه: «النّفس فى
وحدتها، كلّ القوى»، اين دارائى است كلّ را به نحو ابسط و اوحد و أتمّ، و نيز
«وحدت در كثرت»، و اين است كه در بيانش بوديم كه: اشراق نفس است كه تابيده بر همه
قوا و مبادى، و اوست «عاقل» و «مدرك» و «محرّك» و او راست با هر شأنى، شأنى، بدون
تجافى از معانى معانى شامخ المبادى، و اوست اصل محفوظ. و چون مفتوح العينين باشى،
بينى كه: همه وجود و آثارى كه در اين سواد اعظم واقع است، از اوست.
- و اگر بگوئى كه:
بنابراين، چه حاجت است، به اين همه قوائى كه حكما، [آنها را] اثبات كردهاند،
- گوئيم كه: قوا را باطل
نمىكنيم، ولى مخصّصات حدوث [را]، آثار [ى] مىدانيم از نفس، و نفس را «فاعل
حقيقى آثار» مىدانيم و در فاعليّت آثار، به قواى نفس، اعنى: مراتب او مكتفى هستيم
و قواى «تن» و «ارواح» را، مظاهر مىدانيم، براى نفس. و آنچه از مرتبه [اى] در
مظهرى به ظهور رسد، از مرتبه ديگر، در مظهر ديگر به ظهور نرسد، چنانكه هر مرتبه از
اشراق ذى الآية و ذى الظّلّ، اثرى دارد: «وَ لَنْ
تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا».[2]