خاتم الانبياء صلّى اللّه عليه و آله در آن بوده و يا بيست و هشتم
ماه صفر، شوم است كه آنحضرت در آن روز از دنيا رفته، و گر نه وقت من حيث وقت، و
زمان من حيث زمان بشومى و بركت توصيف نميشود و اينكه فرموده:لَيْلَةُ الْقَدْرِ
خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍقدر: 3. از آنجهت است كه قرآن در آن نازل شده و تقديرات سالانه در آن
شب است و يا عبادت آن بهتر از عبادت هزار ماه است چنانكه در «قدر» گذشت
على هذا راجع بقوم عاد كه «أَيَّامٍنَحِساتٍ»يا «فِييَوْمِنَحْسٍ»فرموده
براى آنست كه قوم عاد در آنروزها هلاك شدند و نحوست در اثر عذاب بود نه در زمان من
حيث زمان. ايضا احترام ماههاى حرام جعلى است كه ماه تحريم جنگ و ماه عبادتاند نه
اينكه از لحاظ واقع مزيّت داشته و با ماههاى ديگر فرق دارند.
در باره شب قدر فرموده:إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍدخان: 3.
مبارك بودن آن در اثر نزول قرآن و در اثرفِيها يُفْرَقُ كُلُّ
أَمْرٍ حَكِيمٍاست كه در ذيل آيه فوق آمده و بواسطهتَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ
وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍقدر: 4. است.
در تحف العقول از حسن بن مسعود نقل شده كه گويد: بمحضر امام على
النقى عليه السّلام مشرّف شدم در راه انگشتم زخم برداشت و سوارى بر من تنه زد و
بميان جمعى انبوه وارد شدم كه قسمتى از لباسم را پاره كردند گفتم: