responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 203

المنار اشاره بخسران و نااميدى است.

3- وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى‌ جَهَنَّمَ‌ وِرْداً مريم: 86 ورد را عطاش معنى كرده‌اند، على هذا مصدر بمعنى فاعل و براى جمع است يعنى:

گناهكاران را عطشان بجهنّم سوق ميكنيم. شايد ورد را از آن عطش معنى كرده‌اند كه علت ورود بآب عطش است و شايد ورد در آيه بمعنى «واردين» باشد.

وَرْد: گل. در صحاح گفته:

الْوَرْدُ: الّذى يشمّ» وردة براى مفرد است يعنى يك گل‌ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ‌ وَرْدَةً كَالدِّهانِ‌ رحمن: 37. آنگاه كه آسمان‌ظ شكافته شده و گلگون ميشود مانند چرم سرخ رجوع شود به «دهن» علت تسميه گل بورد آنست كه اوّلين وارد از ميوه است.

وَرِيد: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ‌ الْوَرِيدِ ق: 16. راغب گويد: وريد رگى است متصل بقلب و كبد و جريان خون ... در آنست. ظاهرا مراد شريان باشد رجوع شود به «حبل».

آنرا رگى در گردن و مجراى نفس (ناى) نيز گفته‌اند مراد از آيه اطلاع و احاطه خداست نسبت بانسان.

وَرَق‌: برگ. وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ‌ وَرَقِ‌ الْجَنَّةِ طه: 121.

شروع كردند از برگ درختان باغ بر عورت خويش مى‌چسباندند.

واحد آن ورقه است‌ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ‌ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها انعام: 59.

وَرِق‌: (بفتح اوّل و كسر دوّم) فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ‌ بِوَرِقِكُمْ‌ هذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ كهف: 19. ورق كه با كسر و سكون راء خوانده شده بمعنى درهم است در مصباح جمع آنرا از فارابى اوراق نقل كرده ولى طبرسى و راغب ورق را دراهم گفته‌اند يعنى: يك نفر را با اين دراهم بشهر بفرستيد ... آيه درباره اصحاب كهف است. در نهج- البلاغه حكمت 381 فرموده:

«...

فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ‌ فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً».

زبانت را

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست