مگر آنكه بگوئيم: بعد از رسيدن بكنار آتش باز نجات يافتن لازم است و
ظالمان پس از آنكه در كنار آتش ماندند بعدا بآن داخل ميشوند.
ناگفته نماند: اگر مراد از ورود دخول باشد، مؤمنان در آن ابدا رنجى
نخواهند ديد النهايه در آن دخول براى خدا غرضى هست.
در تفسير برهان از امام صادق عليه السّلام نقل شده «فِيقَوْلِهِوَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّاوارِدُها» آيا نشنيدى كه شخص ميگويد «وَرَدْنَامَاءَ بَنِي فُلَانٍ» آن ورود است
نه دخول. در مجمع البيان چند روايت نقل شده راجع باينكه همه مردم بآتش داخل خواهند
شد ولى همه نبوى است و از اهل بيت عليهم- السلام نيستند.
نگارنده گويد: العلم عند اللّه.
گر چه احتمال دخول از نزديك شدن قوى است و چند آيه قبل كه آمده:فَوَ رَبِّكَ
لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّياطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ
جِثِيًّامريم:
68. ظاهرا مراد بد كاران جنّ و انس است نه همه مردم لذا نميشود اين آيه را قرينه
دانست كه مراد از ورود در آيه ما نحن فيه اشراف است.
98. ورد
(بكسر اوّل) بچندين معنى آمده: اشراف بر آب. آبيكه بر آن وارد شوند. جماعتيكه وارد
آب ميشوند. عطش و غيره.
مراد از ورد در آيه بقرينه مورود ظاهرا آب است چنانكه در الميزان و
المنار اختيار كرده است يعنى آتش بد آبى است كه بر آن وارد ميشوند ظاهرا آن تجسيم
معكوس است يعنى حق اينست كه پيشوا و قائد قوم خويش را بطرف آب گوارا بكشد تا از
عطش رهائى يابند ولى فرعون پيش قوم خويش افتاده آنها را بآتش وارد ميكند و آن بد
آبى است كه وارد ميشوند زيرا بعوض تسكين عطش وجودشان را مىسوزاند. و آن بقول