آمده مثلوَ إِلهُكُمْ إِلهٌواحِدٌلا إِلهَ إِلَّا هُوَبقره: 163.لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما
مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌواحِدٌمائده: 73.قُلِ اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَالْواحِدُالْقَهَّارُرعد: 16.وَ قالَ اللَّهُ لا
تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌواحِدٌنحل: 51. ظاهرا مراد واحد عددى است
در مقابل خدايان بسيار، مثلأَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاًواحِداًإِنَّ هذا لَشَيْءٌ
عُجابٌص:
5.
پس مراد از واحد در اين آيات بىهمتا نيست چنانكه «أَحَدٌ»درقُلْ هُوَ اللَّهُأَحَدٌبدان معنى است. در توحيد صدوق باب
3 نقل شده كه ابو جعفر هاشمى از امام جواد عليه السّلام از معنى واحد پرسيد امام
فرمود:
و در روايت ديگر آيهوَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ
لَيَقُولُنَّ اللَّهُرا شاهد آورده ولى روايت سوّم واحد را «احد» معنى
كرده است.
راغب گويد: چون واحد وصف خدا آيد معنايش اينست: او كسى است كه تجزّى
و تكثّر در آن راه ندارد. ولى ظاهرا اين سخن مورد نظر قرآن مجيد نيست آيه اخير و
لفظ «اثنين» و ثلاثة مؤيّد نظر ما است.
وَحْد: (بر
وزن فلس) مصدر است بمعنى انفراد و تنهائى.ذلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذا
دُعِيَ اللَّهُوَحْدَهُكَفَرْتُمْ ...غافر: 12.
آن در آيه بمعنى «منفردا» است
يعنى اين براى آنست كه چون خدا در حال انفراد و تنهائى و بىشريك خوانده ميشد كافر
ميشديد.
11 و
12. وحيد بمعنى واحد است گفتهاند آن حال است از فاعل «خَلَقْتُ»و وصف خداست يعنى: بگذار مرا با آن بنده كه او را بتنهائى آفريدم و
در خلقت او شريكى نداشتم و باو مال فراوان دادم.
مشهور است كه آيه فوق با آيات بعدى كه در حدود بيست آيه است در باره
وليد بن مغيره نازل شد و تهديد عجيبى در باره او است.