بِإِحْسانٍظاهرا شامل همه مسلمين تا روز قيامت است. سابقون اوّلون در رديف اوّل
و تابعان باحسان در رديف دوّم واقعاند و اين هر دو دسته بشرط آنكه تا آخر عمر در
ايمان ثابت باشند مورد رضايت خداوند ميباشند يعنى: آنانكه از مهاجرين در اوّل
باسلام سبقت كردهاند و آنانكه از انصار در اوّل باسلام سبقت كردهاند و آنانكه با
نيكى از آنها پيروى كردهاند خدا از همهشان راضى است. تمام مطلب در «سبق» ديده شود. در الميزان گفته: دو قسمت اوّل منطبق ميشود بر آنانكه قبل
از هجرت بآنحضرت ايمان آورده و پيش از جنگ «بدر» بمدينه
هجرت كرده و آنانكه جلوتر از همه در مدينه ايمان آورده و آنجا را براى خانه اسلام
آماده كردند.
(3) مهاجرت
و ترك ديار در راه خدا يكى از صفات بندگان واقعى خدا و يك نوع تكامل و ترقى است كه
آيات كثيرى آنرا مدح كرده است و حتى در باره زنان نيز آمده:إِذا جاءَكُمُ
الْمُؤْمِناتُمُهاجِراتٍفَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِهِنَممتحنه: 10. ايضاوَ بَناتِ خالاتِكَ
اللَّاتِيهاجَرْنَمَعَكَاحزاب: 50.
هجع
هجوع بمعنى خواب در شب است. در مفردات و صحاح و قاموس آمده: «الْهُجُوعُ: النّوم ليلا» در مصباح نيز چنين
است طبرسى نيز چنان فرموده است.
بنظر ميايد كه «ما» زايد
و براى تأكيد است و «يَهْجَعُونَ»خبر «كانُوا»و «قَلِيلًا»ظرف متعلق
به «يَهْجَعُونَ»ميباشد
على هذا تقدير آن «كانوايهجعون فى قليل من اللّيل» است.
در الميزان گويد: اگر قليل من الليل راجع بمجموع زمانى باشد كه
همهاش شب است معنى اين ميشود كه: مقدار كمى از شب را ميخوابيدند