رفق و دنا» و بفتح اوّل بمعنى نازكى و صافى است «لطفلطفا و لطافة:
صغرودقّ» (قاموس) در صحاح گفته:
«اللّطففى العمل: الرّفق فيه» در مصباح
آمده «لطفاللّه بنا» يعنى خدا بما رفق و با
ما مدارا- كرد.
فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى طَعاماً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ
مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْوَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ
أَحَداًكهف:
19. تلطّف بمعنى اعمال رفق و مدارا است يعنى به بيند كدام طعام بهتر است تا رزقى
از آن بشما بياورد و در خريدن طعام و در رفتن و آمدن اعمال مدارا كند (و خشن
نباشد) و كسى را بحال شما واقف نكند.
لطيف: از اسماء حسنى است و آن بنا بر آنكه گفته شد بمعنى مدارا كننده
است و آن با لام و باء متعدى ميشود در اقرب الموارد هست «لَطُفَاللّه للعبد و بالعبد: رفق به ...».
لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطِيفُالْخَبِيرُانعام: 103. چشمها خدا را درك
نكند، خدا چشمها را درك كند، خدا مداراگر و دانا است، ميداند و مدارا ميكند.
اللَّهُلَطِيفٌبِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُشورى: 19.إِنَّ رَبِّيلَطِيفٌلِما يَشاءُيوسف: 100. لطيف در هر دو آيه
بمعنى مدارا كننده است.
طبرسى ذيل آيه 100. يوسف در معنى آن سه قول نقل كرده:
مداراگر. آنكه حاجت تو را با مدارا بر آورد. آنكه بدقائق امور عالم
است.
قول سوّم نظير آنست كه لطيف را نافذ و دقيق گفتهاند ولى آنچه ما
اختيار كرديم مقبولتر است و آيات با آن كاملا تطبيق ميشود.
لَظى:شعله خالص و زبانه آتش راغب ميگويد: «اللّظى: اللّهب
الخالص» در لغت آمده: لظيت النّار: