responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 258

مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ‌ حجر:

24. نيز بمعنى پيش افتادگان است، ميشود گفت استفعال در اينگونه آيات بمعنى انفعال است مثل «استجر الطين».

راغب آنرا طلب گفته و گويد:

«لا يريدون تأخّرا و لا تَقَدُّماً» مجمع نيز از بعضى طلب نقل ميكند ولى هيچ يك دلچسب نيست.

قدم گاهى بمعنى منزلت و مقام است و گاهى مراد از ثبوت قدم استقامت و صبر است مثل‌ فَتَزِلَ‌ قَدَمٌ‌ بَعْدَ ثُبُوتِها نحل: 94. تا قدمى پس از ثبوتش بلغزد يعنى استقامت به تزلزل مبدّل شود. وَ ثَبِّتْ‌ أَقْدامَنا آل عمران: 147. يعنى بر ما استقامت عطا فرما وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ‌ قَدَمَ‌ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ يونس: 2. مراد از قدم صدق مقام ارجمند. واقعى و پاداش حقيقى است گويا مراد از «صدق» مقابل اعتبارى است يعنى آن مقام مثل مقام دنيا خيالى نيست بلكه واقعى است مثل: فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ‌ مُقْتَدِرٍ قمر: 55. بنا بر آنكه از طبرسى در معناى قدم نقل شد ميشود گفت قدم در آيه بمعنى مقدّم بودن است كه عبارت اخراى مقام و منزلت ميباشد راغب تصريح دارد كه آن در آيه اسم مصدر است.

قَدِيم‌: ديرين. مقابل تازه. قالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلالِكَ‌ الْقَدِيمِ‌ يوسف:

95. گفتند بخدا تو در اشتباه ديرين خود هستى. مرادشان از ضلال مبالغه يعقوب در حبّ يوسف عليهما السلام بود حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ‌ الْقَدِيمِ‌ يس: 39. تا مثل عرجون كهنه و خشكيده گرديد. رجوع شود به «عرجون».

هر دو آيه دليل‌اند بر اينكه قديم آنست كه زمانى بر آن گذشته باشد نه چيزيكه اول ندارد. فيومى در مصباح گفته: «عيب‌ قَدِيمٌ‌ اى سابق زمانه ...» راغب ميگويد: در قرآن و در آثار صحيحه لفظ قديم در وصف خدا نيامده است ولى متكلّمين آنرا در

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست