آمديم بسوى عمليكه كرده بودند و آنرا غبارى پراكنده ساختيم، اشاره
باعمال كفّار است كه در آخرت چيزى بدستشان نخواهد آمد و مراد اعمال خير آنهاست از
قبيل صله رحم و پناه درمانده و غيره. در آيه ديگر اعمال آنها بخاكستر در مقابل
طوفان تشبيه شده است.مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ
اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى
شَيْءٍابراهيم: 18.
تَقْدِيم: جلو انداختن. مقدّم كردن.
ذلِكَ بِماقَدَّمَتْأَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِآل عمران: 182 اين عذاب بعلّت
اعمالى است كه دستهايتان از پيش فرستاده است (و گرنه) خدا به بندگان ستمكار نيست.
اينكه همه كارهاى اعضا بدستها نسبت داده شده ظاهرا براى آنست كه
بيشتر كارها با دست انجام مىپذيرد و براى تغليب چنين مصطلح شده است.
أَنْتُمْقَدَّمْتُمُوهُلَناص: 60. شما اينرا بر ما پيش
آورديد.
يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِماقَدَّمَوَ أَخَّرَقيامت: 13، اين تعبير در سوره
انفطار آيه 5 نيز آمده است.
بنظر ميآيد مراد ما قدّم اعمال پيش از مرگ و از «مااخّر» آثار پس از مرگ باشد
يعنى: انسان در آنروز خبر داده ميشود از آنچه پيش از مرگ انجام داده و از آنچه پس
از مرگ انجام داده و از آنچه پس از مرگ باقى گذاشته مثلإِنَّا نَحْنُ
نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ماقَدَّمُواوَ آثارَهُمْيس: 12.
و شايد مراد از «ماقدّم» اعمال اوّل عمر و از «مااخّر» اعمال آخر عمر باشد.
فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لايَسْتَقْدِمُونَاعراف: 34. ظاهرا استفعال در
اين آيه و نظائر آن براى طلب نيست لذا مجمع آنرا «لايتقدّمون» معنى كرده يعنى چون
اجلشان آيد نه ساعتى تأخير ميكنند و نه پيش ميافتند و بهيچ يك از اين دو كار قدرت
ندارند چنانكه در آيهوَ لَقَدْ عَلِمْنَاالْمُسْتَقْدِمِينَ