اعراف است زيرا ملاحظه آيات ما قبل نشان ميدهد كه گفتار اهل اعراف
بعد از استقرار اهل بهشت در بهشت و اهل دوزخ در دوزخ است مثلا در آن آيات چنين
آمده: «وَنادى أَصْحابُ
الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا
فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ ...»ولى
گفتهاند:
دو جمله «لَمْيَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ»حال است از «أَصْحابَالْجَنَّةِ».
و اين حق است زير در آيه 49 ميخوانيم: «ادْخُلُواالْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»آيه صريح است كه هنوز داخل
نشدهاند در اينصورت آيه «وَنادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ ...»كه گذشت مطلب مستقلى است كه ترتيب وقوعى با آيات بعدى ندارد.
3- مردان
اعراف چون متوجّه اهل آتش شوند گويند: «رَبَّنالا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»ايضا انها بعدهاى از بدكاران كه
با علائم آنها را ميشناسند ميگويند: جمع مال و غيره و تكبر از بندگى حق شما را
كفايت نكرد و از عذاب رها ننمود، آيا اينان (اشاره بمؤمنين) آنهايند كه قسم خورديد
خدا رحمتى بايشان نميرساند (اى مؤمنان) داخل بهشت شويد براى شما ديگر خوفى و
اندوهى نيست.
ظاهر «ادْخُلُواالْجَنَّةَ ...»آنست كه
اهل اعراف باهل بهشت دستور ميدهند كه: داخل بهشت شويد بعضى در آن «قيل» يا «يقولاللّه» يا «يقولالملائكة» مقدّر كردهاند ولى همه بر خلاف ظاهر است.
با ملاحظه آنچه گفته شد: پر روشن است كه اهل اعراف مردان ممتازى
هستند از قبيل انبياء، اوصياء، ائمه، صديقين و اشهاد.
زيرا آنها همه را با علامت ميشناسند و در آنروز حق سخن گفتن دارند،
باهل بهشت فرمان دخول ميدهند، آنها را برخ اهل جهنّم ميكشند، اهل بهشت را سلام
ميگويند. با آنكه در آنروز كسى حق سخن گفتن ندارد جز