در لغت آمده: «عَبَرَالرُّؤْيَاعَبْراًوعِبَارَةً: فَسَّرَهَا» يعنى اى بزرگان قوم درباره خواب من اظهار رأى كنيد اگر
ميتوانيد خواب را تفسير كنيد و آنرا بواقع عبور دهيد، تعبير و عبر هر دو بيك معنى
است.
«لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ
أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلَّاعابِرِيسَبِيلٍ حَتَّى
تَغْتَسِلُوا»نساء: 43.
«عابِرِي»در اصل «عابرين» است در اثر اضافه نونش ساقط شده اگر مراد از صلوة نماز باشد مراد ازعابِرِي سَبِيلٍمسافر است يعنى در حال مستى و در
حال جنابت نماز نخوانيد مگر آنكه در سفر باشيد كه با تيمّم ميتوانيد بخوانيد و اگر
مراد مواضع صلوة و مساجد باشد يعنى بمساجد در حال مستى وارد نشويد و نيز در حالت
جنابت مگر آنكه بصورت عبور از درى بدرى باشد (جوامع الجامع) بنظر من احتمال اول
قوى است. كه ذيل آيه مطلب را روشن ميكند و قيد عدم وجدان آب در سفر نيز از ذيل
معلوم ميشود.
عبس: (بر
وزن فلس) روترش كردن. «عبسوجهه عبسا و عبوسا:
كلح» لازم و متعدى هر دو آمده است.
«عَبَسَوَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ
الْأَعْمى»عبس:
1 و
2. رو ترش كرد و اعراض و بىاعتنائى كرد كه نابينا پيش او آمد. «ثُمَّنَظَرَ.