responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 134

بفرستيم و زرع خويش را در اثر آن خشكيده بينند كفران ميكنند. اين آيه مقابل آيه 48 است كه فرموده‌ «... فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ».

صفره را سياهى نيز گفته‌اند (اقرب).

راغب گويد: صفره رنگى است ميان سياه و سفيد، بسياهى نزديكتر است لذا گاهى از سياهى به صفره تعبير آورند. على هذا ميشود گفت معناى‌ «ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ‌ مُصْفَرًّا» آنست كه: سپس ميخشكد و آنرا تيره رنگ مى‌بينى نظير «وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعى‌. فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوى‌» اعلى 4- 5.

صفصف: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً. فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً» طه: 105 و 106. صفصف زمين همواريست كه علف ندارد. گوئى در هموارى مانند يك صف است (مجمع) راغب نيز چنين گفته است يعنى: تو را از كوهها پرسند، بگو خدايم آنها را بطور كامل پراكنده ميكند و زمين را بيابان هموار ميگرداند، در آن پستى و بلندى نبينى. در اقرب گفته:

«الصَّفْصَفُ‌: الْمُسْتَوَى مِنَ الْأَرْضِ» اين كلمه در كلام اللّه بيشتر از يكبار نيامده است‌

صفّ: «وَ عُرِضُوا عَلى‌ رَبِّكَ‌ صَفًّا» كهف: 48. صف بمعنى صف كشيدن و در صف كردن است. لازم و متعدى بكار ميرود و آن اين كه اشياء مانند انسان و غيره در يك رديف و خط مستوى قرار گيرند.

«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ‌ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ» صف: 4. «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا» نباء: 38. صفّا در هر دو آيه ممكن است مفعول مطلق باشد. و ممكن است جمع صافّ و نصب آن براى حاليّت باشد چنانكه طبرسى و راغب گفته‌اند. در اقرب از جمله معانى صف گفته: الْقَوْمُ‌ الْمُصْطَفُّونَ‌».

«وَ الصَّافَّاتِ‌ صَفًّا. فَالزَّاجِراتِ زَجْراً. فَالتَّالِياتِ ذِكْراً. إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ» صافات: 1- 4. معنى آيات‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست