بمعنى بر خاسته از همان است رسول گاهى بپيام اطلاق ميشود مثل قول
شاعر
«أَلَاأَبْلِغْ
أَبَا حَفْصٍرَسُولًا»
و گاهى بشخص پيام آور (مفردات) ارسال بمعنى فرستادن و تسليط ... و
رسول بمعنى فرستاده شده است (قاموس) در اقرب گويد: رسول اسم است بمعنى رسالت و اصل
آن مصدر است و نيز بمعنى مرسل و فرستاده شده است.
خلاصه آنكه رسول در اصل مصدر و در اطلاق قرآن بمعنى فرستاده و پيام
آور است. «وَما مُحَمَّدٌ إِلَّارَسُولٌقَدْ خَلَتْ مِنْ
قَبْلِهِالرُّسُلُ»آل عمران:
144. جمع
رسول در قرآن فقط رسل آمده مثل آيه فوق و نحو «تِلْكَالرُّسُلُفَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ»بقره: 253.
مرسلبمعنى فرستاده شده است مثل «أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاًمُرْسَلٌمِنْ رَبِّهِ»اعراف: 75. جمع آن مرسلون است «قالَفَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَاالْمُرْسَلُونَ»حجر: 57.
و مرسلات در «وَالْمُرْسَلاتِعُرْفاً»مرسلات: 1. جمع مرسله است.مرسل (بكسر سين) اسم فاعل بمعنى فرستنده
و رها كننده است «وَما يُمْسِكْ فَلامُرْسِلَلَهُ مِنْ بَعْدِهِ»فاطر: 2. جمع آن مرسلون است «وَلكِنَّا كُنَّامُرْسِلِينَ»قصص: 45.رسالت (بكسر اول و گاهى مفتوح آيد) اسم
است بمعنى پيام (اقرب- قاموس) «ياقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْرِسالَةَرَبِّي»اعراف: 79. جمع آن رسالات است «أُبَلِّغُكُمْرِسالاتِرَبِّي»اعراف: 62.
ارسال بمعنى فرستادن است خواه فرستادن پيامبر باشد يا باد يا عذاب يا
معجزه و غيره. اهل لغت براى آن معانى ديگرى نيز گفتهاند كه عبارت اخراى معناى فوق
است «هُوَالَّذِيأَرْسَلَرَسُولَهُبِالْهُدى وَ دِينِ
الْحَقِّ»توبه:
33. «وَهُوَ الَّذِيأَرْسَلَالرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ
يَدَيْ رَحْمَتِهِ»فرقان: 48.
«وَأَرْسَلَعَلَيْهِمْ طَيْراً أَبابِيلَ»فيل: 3.
«فَأَرْسَلْناعَلَيْهِمْ رِجْزاً مِنَ
السَّماءِ»اعراف:
162. مىبينيد كه ارسال در فرستادههاى مختلف بكار رفته است.