«وَالْمُرْجِفُونَفِي الْمَدِينَةِ ...»احزاب: 60. مرجف بمعنى اضطراب آور است و مراد از آن كسانىاند كه با
نشر دروغ مردم را مضطرب و ناراحت ميكردند در اقرب الموارد گفت «أَرْجَفَالْقَوْمُ» يعنى شروع بنشر اخبار و
فتنهها كردند تا مردم را باضطراب آورند. ارَاجِيف دروغهاى وحشتآور است.
رَجُل:مرد. «أَلَيْسَ مِنْكُمْرَجُلٌرَشِيدٌ»هود: 78. آيا از شما مرد عاقلى
نيست. جمع آن رجال است نحو «وَعَلَى الْأَعْرافِرِجالٌ ...»اعراف: 46. بر بلنديهاى آن حايل،
مردانى است.
گاهى از رجل و رجال مرد رشيد و كامل و مردان رشيد اراده ميشود و تنها
مرد در مقابل زن منظور نيست.
رجل: (بكسر
اوّل) پا. «ارْكُضْبِرِجْلِكَ»ص: 42. با
پايت قدم بزن و راه برو. جمع آن ارجل است «أَلَهُمْأَرْجُلٌيَمْشُونَ بِها ...»اعراف:
195.
رجال بمعنى مردان است كه گذشت و نيز جمع راجل بمعنى پياده است مثل «فَإِنْخِفْتُمْفَرِجالًاأَوْ رُكْباناً ...»بقره:
239. رجال جمع راجل و ركبان جمع راكب است يعنى اگر از دشمن بيم داشتيد در حال
پياده و سواره نماز بخوانيد. و نيز رَجِل (بفتح اوّل و كسر دوم) جمع راجل است «وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ
بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ»اسراء: 64. با سواره و پيادگانت بر آنها صيحه بزن. راجع باين آيه به «جلب» رجوع شود.