عَلَاه- صعد عليه» همچنين است تسوّر «وَهَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْتَسَوَّرُواالْمِحْرابَ»ص: 21. آيا داستان خصم را
دانستهاى كه از محراب بالا رفتند؟.
سور (بضم س) ديوار شهر را گفتهاند (حصار) «فَضُرِبَبَيْنَهُمْبِسُورٍلَهُ بابٌ»حديد: 13. ميانشان ديوارى و حائلى كه درب دارد زده شد. آن بمعنى
ميهمانى نيز آمده و فارسى است در نهايه آمده كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله
باصحابش فرمود
سوار (بكسر س) دستبند بقول راغب آن معرب دستوار است جمع آن در قرآن
اسوره و اساور است «يُحَلَّوْنَفِيها مِنْأَساوِرَمِنْ ذَهَبٍ ...»كهف: 31. «فَلَوْلا أُلْقِيَ عَلَيْهِأَسْوِرَةٌمِنْ ذَهَبٍ»زخرف: 53. طبرسى فرموده: فرعونيان
چون مردى را برياست انتخاب ميكردند دستبند طلا بدستش و طوق طلا بگردنش ميكردند لذا
فرعون گويد: اگر موسى پيامبر است چرا دستبندهاى طلا از طرف آسمان بوى انداخته نشده
است.
سوره بمعنى مرتبه بلند است چنانكه طبرسى و راغب گفته و قول نابغه را
شاهد آوردهاند:
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَعْطَاكَسُورَةً
تَرَى كُلَّ مُلْكٍ
دُونَهَا يَتَذَبْذَبُ
طبرسى افزوده: آن از سُور البناء اخذ شده ... هر سوره از قرآن بمثابه
درجه بلند و منزل عالى است كه قارء قرآن از يكى بديگرى بالا ميرود تا بآخر قرآن
برسد.
راغب گفته علت اين تسميه آنست كه سوره مانند حصار بلد قرآنرا احاطه
كرده و يا منزلتى است مانند منازل قمر. بعضى آنرا سؤره (با همزه) خواندهاند كه
بمعنى بقيّه است گويا هر سوره قطعهاى است از قرآن كه جدا شده و باقى مانده است.
ولى قول طبرسى كاملا عالى و بجاست در كافى كتاب فضل القرآن در ضمن
حديثى از موسى بن جعفر عليه السّلام