مراتب و درجات بهشت بعدد آيات قرآن است باو (شيعه اهل بيت عليهم
السلام) گفته ميشود:
بخوان و بالا رو. پس ميخواند و بالا ميرود. و نيز از حضرت صادق عليه
السّلام نقل شده كه: هر كه سورهاى از قرآن را فراموش كند در صورتى نيكو و درجهاى
عالى در بهشت، براى او ممثّل ميشود، چون آنرا بيند گويد:
تو چيستى و چه زيبائى؟! ايكاش براى من ميبودى، ميگويد مرا نميشناسى؟
من فلان سوره هستم اگر فراموشم نميكردى باينجايت بالا مىبردم.
بنا بر اين علت تسميه سورههاى قرآن آنست كه هر يك را مقام و درجه
بخصوصى است از درجات بهشت و يا درجه و مرتبهايست از واقعيات عالم.
«فَأْتُوابِسُورَةٍمِنْ مِثْلِهِ»بقره:
23.
«سُورَةٌأَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها»نور: 1. اين سورهاى است كه نازل
كرده و معين نمودهايم. سوره (مثل صرد) جمع سوره است «فَأْتُوابِعَشْرِسُوَرٍمِثْلِهِ ...»هود: 13.
سوط:شلاق كه از پوست بافند.
اصل آن بمعنى آميختن است و علّت اين تسميه آنست كه تارهاى شلاق بهم
آميخته و مخلوط است (راغب) سوط بمعنى نصيب و شدّت نيز آمده است «فَصَبَّعَلَيْهِمْ رَبُّكَسَوْطَعَذابٍ»فجر:
13. گوئى
بملاحظه پى در پى بودن عذاب «صب» آمده
است و گرنه لازم بود بگويد «ضربعليهم ربك سوط عذاب» اين كلمه يكبار در قرآن آمده است.
ساعة:جزئى است از اجزاء زمان (راغب) جوهرى آنرا وقت حاضر گفته است. آن در
قرآن بمعنى مطلق وقت آمده خواه بسيار جزئى باشد مثل «فَإِذاجاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَساعَةًوَ لا يَسْتَقْدِمُونَ»اعراف: 34. و يا متعارف مثل «... الَّذِينَ
اتَّبَعُوهُ فِيساعَةِالْعُسْرَةِ»توبه: 117. و نيز از قيامت با آن تعبير آمده مثل «اقْتَرَبَتِالسَّاعَةُوَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»قمر: 1. «إِن