بِحَمْدِهِ- ...كُلٌّ قَدْ عَلِمَ
صَلاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ»روشن
ميكند كه آنها با زبان خود و از روى فهم و علم خداى خويش را تسبيح ميكنند ما
انسانها وقتيكه از وجود و احتياج خود و ديگر موجودات مىفهميم خداوند از آلودگيها
و فقر و احتياج و از هر نالايق منزّه و مبرّا است ميگوئيم:سُبْحَانَاللَّهِ رَبِّنَا.
موجودات ديگر حتى ذرّات بدن ما نيز مثل ما بپاكى خداوند پى برده و با
زبان خود پروردگار پاك را تسبيح و حمد ميگويند. اين تسبيح مثل سبحان اللّه گفتن
نيست تا بگوئى:
خدا ميگويد:يُسَبِّحُلَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...نور: 41. حال آنكه كفّار مطلقا
سبحان اللّه نميگويند و خدا را نميشناسند؟! بلكه ذرات ابدان وجود آنها مثل وجود
مؤمنان خدا را تسبيح ميكند.
و خلاصه تسبيح دو گونه است تسبيح كلى و عام كه شامل تمام موجودات است
بدون استثنا و تسبيح خاصّ كه از هدايت پيامبران و ايمان ناشى است و آن گفتن سبحان
اللّه با زبان است كه مخصوص مؤمنان ميباشد اهل ايمان داراى دو نور و دو تسبيحاند
بر خلاف كفّار كه فقط يك تسبيح دارند.
ناگفته نماند: چنانكه گفته شد تسبيح موجودات مثل دلالت معلول بر علت
نيست زيرا كه ما آنرا ميفهميم ولى خدا فرمايدوَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَتَسْبِيحَهُمْبلى آنها از روى علت و معلول خدا
را نشان ميدهند و باو دلالت دارد و اوصاف خدا از قبيل علم و قدرت و غيره را روشن
ميكنند ولى اين غير از تسبيح آنهاست.
ايضا: روايات از طريق شيعه و اهل سنت در تسبيح موجودات مستفيض است
قسمتى از آنها در تفسير الميزان ج 13 ص 127 از تفسير عياشى و كافى و درّ منثور نقل
شده است.
درباره تسبيح كوهها كه با داود همراهى ميكردندوَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ
الْجِبالَيُسَبِّحْنَ ...انبياء:
79. ظاهرا مراد تسبيح ظاهر و با صداست و از