اثر كثرت استعمال بمعناى قسم آمده و معناى «حقّا» ميدهد
... و گفته شده: جرم بفتح اوّل و دوّم بمعنى قطع است و شايد در اصل در نتيجه سخن
بكار ميرفته مثل لا محاله و اين معنى را ميداده كه: اين سخن را قاطعى قطع نميكند
...
پس «لا» بمعنى نفى و «جرم» بمعنى
قطع است «لاجرم» يعنى اين گفته را قطع كردن و
از بين بردن نيست و حتمى است على هذا معناى حتما و حقّا ميدهد. معناى آيه فوق اين
است: حتما آنها در قيامت خسرانكارتريناند.
جرى:روان شدن. جريانأَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍتَجْرِيمِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ...بقره: 25 حقّا براى آنهاست
بهشتهائيكه نهرها زير آنها جارى و روان است.
در قرآن كريم اين كلمه فقط در جريان آب بكار نرفته بلكه در جريان و
راه رفتن كشتىها و حركت باد و آفتاب و ماه و ستارگان نيز استعمال شده است مثلوَ الْفُلْكِ الَّتِيتَجْرِيفِي الْبَحْرِ ...بقره: 164فَسَخَّرْنا لَهُ
الرِّيحَتَجْرِيبِأَمْرِهِ ...
ص: 36وَ الشَّمْسُتَجْرِيلِمُسْتَقَرٍّ لَها.
يس: 38 و آياتى نظيركُلٌيَجْرِيلِأَجَلٍ مُسَمًّىرعد: 2 على الظاهر شامل آفتاب و ماه و ستارگان و غيره است.
ممكن است بگوئيم: باء در «بهم» براى
تعديه است يعنى كشتىها آنها را روان كردند، ولى بقاموس و صحاح نگاه كردم «جرى» با باء متعدى نشده است لذا بايد گفت باء در اينجا بمعناى «مع» است و فلك بمعنى كشتى است و بمفرد و جمع اطلاق ميشود، در اينجا جمع
مقصود است زيرا فعل آن «جرين» آمده
معنى آيه چنين است: تا چون در كشتىها شديد و كشتىها با آنها بوسيله باد مطبوعى
روان شدند.